part 27

1.7K 231 46
                                    

" تهیونگ؟ ".
وقتی جوابی نشنید دوباره تهیونگ رو صدا زد

... : تهیونگا.. عزیزم؟

دختر وارد خونه شد و با تاریکی ای که فقط هالوژن های آشپزخونه کمی ازش کم میکردند مواجه شد و همین نور کم باعث شو هفت تا پسر که توی حلق همن و از خشتگی خوابشون رو برده ببینه و از شدت خنده قهقه ی بلندی بزنه

از صدای خندش تهیونگ از خواب پرید و با دیدن دختری که به دیدنش اومده بود هیجانی درونش به وجود اومد

تهیونگ : عااا سلام جیسو خوبی؟

جیسو : صد بار بهت گفتم ج.ی.س.و ن.و.ن.ا هی دنبال سر میاد جیسو جیسو مگه ننت بهت یاد نداده باید به بزرگترت احترام بزاری بچه جون؟

جیسو نونا رو با لحن تاکیدی گفت و با قدم های محکمی سمت تهیونگ رفت که باعث شد تهیونگ گارد بگیره و عقب عقب بره

تهیونگ : اوکی نونا حمله نکن و اینکه اینقدرم جلو همه بهم نگو بچه من بیست و چهار سالمه

و بقیه هم که از سر و صدای اونا بیدار شده بودن با اشتیاق به بحث خواهر و برادر بامزه ای که جلوی چشمشون بود نگاه میکردن

جیسو و تهیونگ هم که تازه متوجه چشم هایی ک روشون بود شده بودن شدن لبخندی زدن

جیهوپ : سلام جیسو

جیسو که فهمید کسی که روش کراش داره بهش توجه کرده کمی سرخ شد

جیسو : عا س-سلام جیهوپی

جیهوپ بهش لبخند گرمی زد که اگه دست خود دختر بود همونجا براش غش میکرد

ناگهان چشمش به پسری که هیچ فرقی با خرگوش نداره افتاد و باعث شد با چشمایی که ازش قلب میباره سمتش بدوعه

جیسو : واییی تو چقدر کیوتییییی الان سکته ی قلبی میکنممم ، ببینم مطمئنی عروسکی چیزی نیستی اصلا به ادمای عادی نمیخوری ... ولی خدایااا خوابم یا بیدار چه خوشگلهههه بمبلنقمثجلنثت

جونگ‌کوکم که انتظار این واکنش از طرف خواهر تهیونگ که جیسو معرفی شده بود نداشت سرخ شد

کوک : س-سلام جیسو نونا؟!

جیسو نونا رو با تردید گفت چون نمیدونست جیسو خوشش میاد یا نه و باز هم با واکنش غیر قابل پیشبینی جیسو مواجه شد

جیسو : وایییی خدااا چه کیوت میگه جیسو نونا خدایا این واقعیه؟؟؟؟ کیوتی رو از ما گرفتی دادی به این؟؟؟؟ وای خدااا تو خیلی کیوتیییی تهیونگ این کیوتی رو از کجا پیدا کردی؟؟؟

تهیونگ : با هم تو فیلم بازی میکردیم که بهم خورد الانم باهم دوست شدیم

جیسو : میشه من ببرمش خونم شبا بغلش کنم بخوابم؟؟؟؟ تو رو خدا بدش

تهیونگ : نونا خجالت بکش بیست و شیش سالته اینکارا چیه

جیسو : تو اولین بار یه موجود کیوت خرگوش نما میدیدی این واکنشو نشون نمیدادی؟؟؟

وقتی حرفش تموم شد دوباره مشغول آنالیز کردن جونگ‌کوک شد و جونگ‌کوک هم هر ثانیه از خجالت قرمز تر میشد...

________________________________________

یه سوال بپرسم میرم گمشم

آمپرگش کنم؟؟

Cute bunny Where stories live. Discover now