Hi 👋🏻ممنون بابت کسایی که کامنت میزارن و ووت میدن خیلی دوستون دارم🥺
لطفا کسایی که تااینجا فقط میخوندن و نه ووت میدادن و نه کامنت میزاشتن دست به کار شین و ی تکونی به خودتون بدین خسته نشدین از این همه گشادی😂
من این همه مینویسم بعد شما حال ندارین حتی ی ستاره انگشت کنین.لطفا اگر داستان رو دوست دارین و فکر میکنین ارزش خوندن رو داره توی ریدینگ لیستتون اضافش کنین و به دوستاتون معرفی کنین چون من زیاد تبلیغ نکردم اصلا برای این داستان پس اگر میشه شما حمایت کنین❤️
توی فف من فحشا بیشتر از ووتاس خلاصه😂
اینجوریه که هری خر نشو ، لویی گاییدمت ، بچ ، گه نخور ، پسر مظلومم ، اخی ، وحشی😂والا جوری که لویی رفتار میکنه منم بودم خر میشدم هری که جای خود داره اون دیگه مجبوره خر بشه💔
این قسمت کمه واسه همین شرط کامنتو میارم پایین اذیت نشین ووتا خوب نیست دیگه حداقل کامنتا باید بالا باشه ی انگیزه برا ادامه دادن داشته باشم😂
500+ comments
3450 words~~~
ژاکت چرمش رو محکم به سمتش پرتاب کرد، لیام سریع ژاکتش رو که نزدیک بود توی صورتش بخوره رو گرفت و از جلوی صورتش کنار زد.
VOUS LISEZ
Bloody Painting [L.S][Z.M]
Fanfiction-Complete- -ادما سرگرمم میکنن. تغییر دادنشون جالبه. با بقیه تنها کاری که میکردم این بود که مرگشون رو به زیبایی تبدیل کنم اما این یکی باعث میشه بخوام به یک چیز دیگه فکر کنم اونم تغییر دادن شخصیتشه. اینکه میخواستی زبونشو ببری ولی بعدا با یک کاره دیگه...