Hi 👋دیدین ایندفعه دیر اپ نکردم زیر ی هفته شد:)))
ولی چپتر به بلندی های چپتر های قبل نیستاز این به بعد میخوام هرچی بیشتر و زودتر کامنت گذاشتین منم زودتر اپ کنم براتون:)))
کامنت گذاشتن واقعا مهمه برام پس لطفا هرچی رو توی فف دوست داشتین بگین یا حالا هرچی روی مختون بود درمورد شخصیت ها نظر بدین
اگر دقت کنین سه چپتر اخر هنوز به سی تا ووت هم نرسیده ووت هم خیلی مهمه و نشون میده این فف چقدر ارزش خوندن داره من با ووت و کامنت های شما میفهمم چقدر این داستان ارزش داره
3500 words~~~
چند روزی بود که توی تمرینات شرکت نکرده بود و حتما تا الان خانم الن خیلی از دستش عصبانی بود.
اون دنسر حرفه ای بود و همیشه باید بدنش روی فرم میموند و تمریناتش رو انجام میداد، ولی هری توی این چند روز حتی توی خونه هم تکنینک های ساده ش رو تمرین و تکرار نمیکرد تا بدنش اماده بمونه، اون حتی طبق رژیم غذاییش هم پیش نمیرفت.
البته که دوست قدیمیش این مدت زیاد بهش پیام میداد که چرا سر هیچکدوم از کلاس هاش حاضر نشده و تنها جوابی که هری میداد این بود که سرماخورده و نمیتونه سر کلاس ها حاضر بشه.
شاید فکر میکرد این جوابش قانع کنندست ولی دوست قدیمیش میدونست حتی وقت هایی که مریض شده بود هم تمریناتش رو بی نقص انجام میداد.
اون یکی از شاگرد های مسئولیت پذیر و با استعداد قدیمی بود. یکی از ارشد های توی کلاس که خانم الن همیشه تحسینش میکرد، اما با غیب شدن یهوییش باعث شده بود استادش و دوستش نگران بشن.
هری برای رفتن به تمرین باله ش یکم استرس داشت، حتما کلی ازش سوال میپرسن که چرا یدفعه غیبش زده اونوقت باید چه جوابی میداد؟

KAMU SEDANG MEMBACA
Bloody Painting [L.S][Z.M]
Fiksi Penggemar-Complete- -ادما سرگرمم میکنن. تغییر دادنشون جالبه. با بقیه تنها کاری که میکردم این بود که مرگشون رو به زیبایی تبدیل کنم اما این یکی باعث میشه بخوام به یک چیز دیگه فکر کنم اونم تغییر دادن شخصیتشه. اینکه میخواستی زبونشو ببری ولی بعدا با یک کاره دیگه...