「𝐓𝐇𝐄 𝐓𝐈𝐌𝐄: 𝐅𝐢𝐧𝐝𝐢𝐧𝐠 𝐘𝐨𝐮 𝗜𝗜 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤」

𖤐⃟𝐓𝐖𝐄𝐍𝐓𝐘

♪ [we're Gonna Be Okay : Cody Francis]

سه شنبه 5 نوامبر 2019 ساعت9:10

دیروز وقتی به خوابگاه برگشتم به خاطر خوشحالی زیاد و غیر معمولم جیمین سین جیم ام کرد ولی من قرار نبود چیزی بهش بگم . اون نسبت به جونگکوک حساسه و من نمیخوام که اون رو ناراحت کنم .
باید سعی کنم کمتر با جونگکوک وقت بگذرونم ، به خاطر جیمین !

اما حالا به دلیل نا معلومی همه‌ی ما یعنی همه‌ی بچه های مدرسه به خواسته یا یک جورایی دستور آقای ویو [Vieux- نام خانوادگی فرانسوی به معنی قدیمی - x در آخر کلمه خوانده نمی شود] پروفسور درس تاریخ جادوگری ، توی سالن بزرگ اجتماعات جمع شده بودیم .

هنوز هیچ کدوم از پروفسور ها نیومده بود تا دلیل این گردهمایی رو بگه و همه سردرگم با هم صحبت میکردند و این داشت کسل کننده میشد .
الان ما باید سر کلاس پروفسور فاستر می بودیم و این تنها درسی بود ، بین درس های امسال که من دوستش داشتم .

یکدفعه در ووردی مخصوص پروفسور ها به ضرب باز شد و پروفسور ویو و پشت سرش هم بقیه پروفسور ها وارد شدند .
به نظر عصبی میومدن مخصوصا پروفسور ویو ؛ چون روی پیشونیش چروک های بزرگی افتاده بود و صورتش کمی قرمز بود و مشخص بود داره دندون هاش رو روی هم فشار میده .

-میخوام بدونم کار کیه؟
پروفسور ویو وقتی رو به روی همه‌ی بچه ها ایستاد بلند داد زد و همه ساکت شدند .

-بزار من باهاشون حرف بزنم .
پروفسور کَستیلو [Castillo - نام خانوادگی اسپانیایی به معنی کسی که در نزدیکی قلعه زندگی میکند] ، با لحجه‌ی کم اسپانیاییش این رو گفت ‌.

اون به جای پروفسور ویو جلوی ما ایستاد و با آرامش بیشتر و عصبانیت کمتری شروع به حرف زدن کرد .
-دیروز بعد از ظهر ، مثل اینکه بعضی از بچه ها شیطنت کردند و به اتاق استراحت پروفسور ها اومدند و پروفسور ها رو اذیت کردند و آرامششون رو به هم زدند !

بعد از این حرف سالن پر از زمزمه و پچ پچ شد و من میتونم بگم بیشتر بچه ها از کاری که کردیم راضی بودند و دلشون خنک شده بود .

-ما میخواییم بدونیم کسی که اون کار رو کرده کی بوده .
پروفسور کستیلو گفت .
-هر کس که اینکار رو کرده بیاد اینجا و تنبیه اش رو قبول کنه .
پروفسور ویو باز با عصبانیت داد زد .

اون ها فکر میکنن الان من و جونگکوک دست هامون رو بالا میبریم و میگیم کار ما بوده و هر چی تنبیه برامون تعیین کنید می پذیریم؟
فقط یک احمق این کار رو میکنه .

سالن ساکت بود و هیچ کس تقصیر رو به گردن نمی گرفت . البته کسی که باید میگرفت من و جونگکوک بودیم ولی ما هم قرار نبود چیزی بگیم .

من جونگکوک رو امروز ندیده بودم و نمیدونستم الان کجاست چون هر کس پیش گروه خودش بود و سالن انقدر شلوغ بود که نمیشد کسی رو پیدا کرد .