+شما همتون بی عرضه این
_اون تقصیر ما نبود....
&چرا دقیقا تقصیر شما بود
/تو یکی حرف نزن....
با وجود اینکه هیچ کاری نمیکنی اما هنوزم زبونت درازه....
#ببخشید، کی بود که ادعا میکرد همه چیز درست میشه؟؟
/درسته که ما بودیم، اما این تقصیر ما نیست....
&پس تقصیر کیه؟؟
لابد ما؟؟
=بس کنید....
اینکه موفق نشدیم تقصیر هیچ کس نیست....
£ما به خاطر هوسوک موفق نشدیم....
¥اون با یهویی اومدنش همه چیز رو خراب کرد....
!و سوالی که الان پیش میاد اینه که اون چجوری اومده بوده؟؟
$واضحه که طلسم نشکسته و قرارم نیست که این اتفاق بیفته پس اون چجوری اومده اونجا؟؟
¢جا داره یادآوری کنم که اون پسر یورا و یونگبینه....
اونا هم شیطان بودن ولی عاشق شدن....
+ولی هوسوک یه شیطان خالصه و احتمال عاشق شدنش زیر صفره....
خانوادش شیاطین عادی بودن....
البته فقط پدرش اینطوری بود، مادرش با کمک ساحره جونگ و زیر دستاش تبدیل شد.....
_میخوای بگی عاشق شدن اونا به خاطر عادی بودن یونگبین و کمک ساحره ها به یورا بوده؟؟
+درسته، و نود درصد به خاطر یورا....
اون ماهیت اصلیش یه آلفا بود و با تشکیل ماهیت دومش تونست یه نیمه آلفا_شیطان ضعیف بشه و چون ژن آلفاییش قوی تر بود، احتمال عاشق شدنش هم زیاد بود....
یونگبین هم شیطان ضعیفی بود و تشکیل ماهیت دومش ضعیف ترش کرد....
/پس دلیل عاشق شدنشون رو این میدونی....
¥اما من قبول ندارم
/چطور؟؟
¥ما داریم میگیم یونگبین و یورا شیاطین ضعیفی بودن....
اگه اینجوری باشه هوسوک یا باید فقط یه آلفا میشد به خاطر ژن قوی آلفایی مادرش....
یا باید یه شیطان ضعیف میشد مثل اون دوتا....
اما اون یه آلفا_شیطانه....
که هم ماهیت اولش هم دومش خالصه....
با توجه به این میشه گفت چیزی که شما بهش میگید دلیل، درست نیست....
+منطقی به نظر میاد....
=بیاین فعلا این بحثو بیخیال شیم....
باید بفهمیم چجوری تونسته از تابوت بیاد بیرون....
+باید با ساحره بزرگ صحبت کنم....
احتمالا اون میدونه چطور همچین اتفاقی افتاده....
¥بسیار خب، پس تا اون موقع ما میریم زمین....
_نه، رفتن ما فایده ای نداره....
اون احتمالا خودشو به خاطر اتفاقی که افتاده مخفی میکنه....
به نظر من بزاریم یه مدت بگذره....
یکم که ترسش ریخت و خودشو نشون داد میریم....
اینطوری تا اون زمان، اون فکر میکنه ما بیخیال شدیم و خیالش راحت میشه و بیشتر خودشو نشون میده....
ما هم راحت تر میتونیم بگیریمش....
اما تا اون موقع باید هانبین پیشش باشه....
YOU ARE READING
ANGEL OF THE MOON
Fantasy{COMPLETED} اولش فقط یه سرزمین بود. بعد شد یه اتحاد اشتباه. یه رابطه اشتباه. یه بچه با یه سرنوشت نامعلوم. یه بچه با ذات بهشتی. یه شیطان_یه فرشته. ساحره ها و ومپایر ها. شیاطین و گرگینه ها. یه افسانه. افسانه ای به قدمت چندین هزار سال. . . . . _💜به چه...
