+ج...جین ...آهه
هردو از افکار منحرفانشون بیرون اومدن وجین صورت عرف کرده جیمین وتوی دستاش گرفت
÷موج اصلی شروع شده باید زودتر ازاینجا بریم
جین روبه شوگا گفت واون آروم سرشو بالا وپایین کرد
تویه حرکت بدن خیس وعرق کرده ی امگای بی حال وروی دستاش بلند کردو باسرعت خون آشامیش از جنگل بیرون زد ،یکم بعد شوگاهم کنارش ظاهر شدو هردو سریع سوار بنز جدید شوگا شدنجین روی صندلی عقب ماشین نشست ،با باز کردن دکمه های جیمین آروم اون پارچه خیس واز تنش خارج کرد
بعد درآوردن لباس جیمین سمت شلوارش رفت خواست اونو هم دربیاره که دست جیمین وچشمای نیمه بازش مانع شد
+چ...چیکار داری ...میکنی ؟
جین باجدیت دست جیمین و پس زد وزیپ شلوارشو پایین کشید
÷ نمیخوام فعلا چیزی بشنوم تو این وضعیت نباید لباس تنت باشه
+آهه...گرمه
#میدونیم گرمته هانی براهمین میخوایم کمکت کنیم خب؟
+ن...نمیخوام
بازم با لجبازی گفت ودست جین واز روی باکسرش برداشت
+خ...خودم میتونم ...د...درستش کنم
جین شونه ای بالا انداخت وبه منظره ی تکراری بیرون نگاه کرد امگا واقعا لجباز بود واین چیزی نبود که بتونه تحملش کنه
مدتی گذشت هیچکس حرف نمیزد وجیمین برای بار دوم با برخورد دست جین روی عضوش کام شده بود نمیدونست این اتفاق تصادفیه یا جین ازقصد روی هردست انداز دستشو روی دیکش میکشه وفشارش میده جوریکه همون لحظه به ارگاسم میرسه
دستشو تکیه گاه بدنش کرد نمیخواست همچین کاری بکنه ولی چهره جذاب جین بدجوری حالش وخراب میکرد ،حداقل میتونست بعدا دلیل بیاره که چیزی یادش نمیاد پس دیگه بهونه ای برای انجام کارش نمیدید
جین با حس باز شدن یقه لباسش متعجب سرشو سمت جیمین برگردوند ،برگردوندن سرش مصادف شد با کوبیده شدن لبای جیمین روی لبای خودش
#ودف ریلی؟؟؟؟؟
یونگی حرصی گفت وپاشو بیشتر روی گاز فشارداد ،میخواست هرچی سریعتر برسه خونه حسادت بدجوری توی خونش پمپاژمیشد
جین مک عمیق دیگه ای به لب پایین جیمین زدو با عقب کشیدن جیمین توی چشمای عسلی خوش رنگش نگاه کرد
÷ام...امگا
جیمین لیسی به گردن خوش تراش جین زد،بعدم شروع به مارک گذاشتن روی اون ناحیه کرد
بدن جین خیلی زود پراز مارکای ارغوانی رنگ شد ،انگار جیمین قصد نداشت دست ازمارک گذاشتن روی جفتش برداره
جین از شدت لذت ناله ای کردکه تو دهن اون امگای هورنی خفه شد ،هرچی بیشتر می گذشت درد پایین تنش بدتر میشد چی میشد امگا به جای بوسیدن لباش با عضوش بازی کنه؟
÷امگا...ددی کوچولو منتظره
جیمین از بین چشمای نیمه بازش به صورت پریشون و کلافه ی جین نگاه کرد ...هه نه قرارنبود به این زودیا وا بده نکنه انتظارداشت براش ساک بزنه؟
جیمین نیشخندی زد ودست جین وروی دیک خودش گذاشت بعد سرشو جلو بردو کنار گوشش زمزمه کرد
+اگه زبونم ومیخوای باید از...اومم...دستت استفاده کنی
مثل خودش پوزخندی زد ،جیمین قصد داشت دیوونش کنه و جین این دیوونگی ودوست داشت پس اینبار خودش پیش قدم شدو با خوابوندن جیمین روی صندلی ماشین لبهای درشت خودشو روی لبهای قلوه ای جیمین کوبید وبا پایین بردن یکی از دستاش به جیمین هندجاب داد
YOU ARE READING
Our runaway love💘
Randomسون سام /آمپرگ/امگاورس/ومپایر/ساحره/انگست/هپی اند خلاصه: 6امپراطوری قدرتمند جهان،6برادر متحد که طبق حرف پیش گوی بزرگ دنبال تنها امگای باروروجفتشون هستن تا باهاش میت شن چون اون امگا تنها راه ادامه نسل بشریت وخاندان سلطنتیه وباید هفت پسر سه رگه بدنیا...