قسمت دوازدهم: چطور فرد مورد علاقه‌مون رو به یه قرار دعوت کنیم؟

121 25 134
                                    

در این قسمت خواهیم داشت:

#نود #سوشال مدیا #گذشته #خاطرات #اولین قرار #اولین بوسه #کنسرتو پیانو شماره یک چایکوفسکی #سون‌ووک‌کیم#مسابقه بیسبال #خون #زخم #رستوران #مدرسه #تکالیف مدرسه #تاریخ #کتابخونه

#نود #سوشال مدیا #گذشته #خاطرات #اولین قرار #اولین بوسه #کنسرتو پیانو شماره یک چایکوفسکی #سون‌ووک‌کیم#مسابقه بیسبال #خون #زخم #رستوران #مدرسه #تکالیف مدرسه #تاریخ #کتابخونه

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

🐉
سونگمین

"چطور فرد مورد علاقه‌مون رو به یه قرار دعوت کنیم؟"

سونگمین این سوال رو از طریق باکسی که توی استوری اینستاگرامش گذاشته بود دریافت کرد. هرچند وقت یک بار این کار رو میکرد، برای اینکه با طرفدارهاش صحبت کنه. بیشتر سوالاتی که میگرفت در مورد داستان‌هاش و به طور کلی نویسندگی بود؛ اما همیشه تعدادی هم پیدا میشدن که احساس صمیمیت بیشتری داشتن و سوالاتی میپرسیدن و حرفایی میزدن که به فضای استوری‌هاش حالتی خودمونی میدادن.

سونگمین از جواب دادن به این سوال‌ها و حرف زدن با آدم‌هایی به هر دلیلی اونو برای گفت‌وگوها و درددل‌هاشون انتخاب کرده بودن خوشش میومد. اون به داستان‌هایی از اتفاقات روزمره، روزهای تولد بدون جشن، مورد آزار واقع شدن‌ها، تلاش‌های ناکام برای رسیدن به خواسته‌ها، افسردگی بی‌پایان و صدها نمونه‌ی این‌چنینی گوش میداد و گاهی با اجازه‌ی افراد اونا رو با بقیه‌ی دنبال‌کننده‌هاش به اشتراک میذاشت. علاوه به این‌ها اون به میزان زیادی نود و درخواست رابطه‌ی جنسی دریافت میکرد.

البته از نود گرفتن ناراحت نمیشد، حتی یه بار استوری گذاشت که هرکسی دلش میخواد میتونه عکس‌هاش رو براش بفرسته. همیشه از فرد ارسال کننده تشکر میکرد و گاهی عکسارو به هیونجین نشون میداد. بعضی وقت‌ها حتی از تصاویر برای توصیف بدن شخصیت‌های داستان‌هاش هم استفاده میکرد. بقیه‌ی درخواست‌ها اگه از شکل معمول خارج میشدن و خط قرمزهاش رو زیر پا میذاشتن بلافاصله روونه‌ی بلاک‌لیست میشدن.

"چطور شخص مورد علاقه‌مون رو به یه قرار دعوت کنیم؟"

سونگمین با دیدن این سوال خندید، یاد روزی افتاد که هیونجین رو به یه قرار دعوت کرد؛ نه با اسم قرار عاشقانه، ولی به هرحال این کارو کرده بود. میتونست همون داستان روی خلاصه کنه و بنویسه که این راه صد در صد جواب میده؛ اما نه. این زیادی خصوصی بود. فقط برای خودش و هیونجین و نمیخواست هیچکس در موردش چیزی بدونه.

The Hymn of DragonWhere stories live. Discover now