در این قسمت خواهیم داشت:
#این قسمت فقط برای درآوردن اشک شما نوشته شده #البته قراره طلسم رو هم بردارن #سونگمین خیلی گناهیه #سونگمین خیلی نازه #سونگمین بهترینه #جونگین کوچولو #یوری و هیوکجه #روح ساعت #روح داخل ساعت میتونه اون چیزی که واقعا توی قلب آدما هست ببینه #حتی توی قلب خدایان
🐉
هیونجینهیونجین احساس میکرد قلبش به دو نیم شده. کنار سونگمین روی پاگرد پله نشسته بود و پشت سرشون پنجرهی بزرگ خونهی جونگین منظرهی کاملی از جنگلی رو به نمایش میذاشت. سونگمین پیشونیش رو به شیشه تکیه داده بود، نگاهش نمیکرد. هیونجین چند لحظه پیش تلاش کرده بود که دستش رو بگیره؛ اما فقط موفق شد انگشتهاش رو بین انگشتهای اون جا بده بدون اینکه سونگمین هم متقابلا فشاری به دستش وارد کنه.
-"هنوزم نمیخوای چیزی بشنوی؟"
پلکهای سونگمین چندبار باز و بسته شدن. نگاهش به نقطهی سبز دوری خیره مونده بود:"میخوام؛ ولی نمیدونم طاقتش رو دارم یا نه. میترسم واکنشم خیلی بد باشه."
فشار انگشتهای هیونجین روی دستش بیشتر شد. خودش رو جلوتر کشید، سرش رو با فاصلهی کمی به شیشه تکیه داد و نگاهش روی نیمرخ سونگمین چرخید. سر زانوهاشون بهم برخورد میکرد.
-"هرچیم که باشه من قبولش میکنم. باید اینکارو بکنم."
نگاه سونگمین به طرفش اومد، انگشتهاش بین انگشتهای اون جا به جا شدن، انگار میخواستن عقب بکشن اما در آخرین لحظه نظرشون رو تغییر دادن، سرش آهسته به بالا و پایین حرکت کرد.
-"باشه، بهم بگو."
هیونجین لبش رو خیس کرد، دست دیگهاش رو هم جلو آورد و پشت دست سونگمین گذاشت. نفس عمیقی گرفت:" فکر میکنم از اون شبی شروع شد که یه دفعه بوسیدم. یوری گفت طلسم بایـ...."
سونگمین وسطش حرفش پرید:"قبلش چی؟" مردمکهاش برای اولین بار بعد از مدتی طولانی به طرف هیونجین اومد.
YOU ARE READING
The Hymn of Dragon
Fanfiction«پایان یافته» نام فیکشن: سرود اژدها 🐉 کاپلها: سونگجین، هیونین ژانر: تخیلی، رازآلود، درام، اسمات آیدی تلگرام نویسنده: @blueskintobone آیدی چنل: @nabatatsociety خلاصه: وقتی جسد اون دانشآموز پیدا شد، هیونجین برای اولین بار از مسیر جنگلی که به مدرس...