در این قسمت خواهیم داشت:
#هیونجین نمیتونه فراموش کنه #عکس نیمه برهنه سونگمین تو تخت #هیونجین بیتربیت #نتیجه بازی گیوری #حقایق دربارهی لی تهسو #دوباره یوری یه سر قضیهست #پنیک اتک #چهها تهدید به حمله میکنه #هیونجین خودشم نمیدونه چه گوهی خورده #باید قلبش رو اونجوری که هست قبول کنه؟🐉
هیونجیننمیتونست از فکرش بیرون بیاد. مهم نبود چه کاری انجام میده، حتی اگه سرش رو گرم جالبترین کتابی که میشناخت میکرد، باز هم بهش فکر میکرد. وحشتناک بود که توی خواب با خودش میگفت که کاش حداقل قبل از جواب رد دادن یه بار دیگه هم بوسیده بودش.
احساساتش وحشتناک بودن، قلبش درد میکرد و دلش میخواست لایههای اضافی رو که روش تشکیل شده بود بکنه و بندازه دور، میخواست دوباره به خود قبلیش بگرده؛ با احساساتی که خوب میشناخت و فضای خیلی زیاد توی قلبش برای سونگمین. نمیتونست.
مهم نبود که سونگمین اون روز صبح یه عکس نیمه برهنه از خودش توی تخت فرستاده بود؛ با موهای پخش شده روی صورتش و پلکهای نیمه باز. هیونجین حتی وقتی به اون عکس لبخند میزد و دلش به خاطرش میلرزید هم به بوسهی جونگین فکر کرد. بعد تصمیم گرفت که باهاش کنار بیاد، چون باور داشت احساسات آدم دست خودش نیستن اما اعمالش چرا و هیونجین با رد کردن اون بوسه دقیقا کار درست رو انجام داده بود؛ فقط باید صبر میکرد موج احساسی که همراهش اومده بود از بین بره.
با همین فکر به مدرسه رفت؛ از جادهی اصلی که یه وقت وسط جنگل به جونگین برنخوره. و تا آخر زنگ دوم به این نتیجه رسید که تونسته احساساتش رو به خوبی کنترل کنه و دیگه مشکلی وجود نداره. وقتی گیوری توی کتابخونه سراغش اومد؛ احساس میکرد همون آدم قبلی شده!
گیوری مثل همیشه وسیلههایی که همراهش داشت روی میز گذاشت، ولی اینبار درست کنار دست هیونجین نشست و درحالی که با لبخند بزرگی نگاهش میکرد دفتر زیر دستش رو به طرف خودش کشید و شروع به نوشتن کرد.
هیونجین سرش رو جلو برد و سعی کرد کلمات رو همونطور که گیوری روی کاغذ مینوشت بخونه.
YOU ARE READING
The Hymn of Dragon
Fanfiction«پایان یافته» نام فیکشن: سرود اژدها 🐉 کاپلها: سونگجین، هیونین ژانر: تخیلی، رازآلود، درام، اسمات آیدی تلگرام نویسنده: @blueskintobone آیدی چنل: @nabatatsociety خلاصه: وقتی جسد اون دانشآموز پیدا شد، هیونجین برای اولین بار از مسیر جنگلی که به مدرس...