در این قسمت خواهیم داشت:
#استعداد در باز کردن قفل #بوس زیاد #میک اوت زیاد #مسابقه بیسبال #رقص و آواز و شادی #پیچوندن دوستامون به خاطر پسری که دوسش داریم #جنگل #تاریکی #پروانه #لاکپشت طفلکی #پیچوندن پدر🐉
هیونجینتقریبا در کمدش رو بسته بود که صدای گوشیش رو شنید. صفحهی روشن حتی از داخل ساک ورزشیش هم دیده میشد. اعضای تیم داشتن کمکم از رختکن بیرون میرفتن تا وارد زمین بشن، مسابقه تا کمتر از نیم ساعت دیگه شروع میشد. هیونجین گوشی رو از کیفش درآورد، شمارهای رو که بهش مسج داده بود ذخیره نداشت، اما میدونست مال کیه. جونگین نوشته بود:"پشت ساختمون یه انبار برای نگهداری وسیلههای بیاستفاده هست. میتونی بیای؟"
هیونجین لبش رو گزید، جای دقیق انبار رو میدونست، چون درست کنار ورودی اصلی قرار داشت. اگه بیخیال گرم کردن قبل از شروع مسابقه میشد، میتونست جونگینو اونجا ببینه. نگاهی به اطرافش انداخت. دوهیون هنوز از رختکن بیرون نرفته بود، داشت با چند نفر دیگه حرف میزد و آهسته و آهسته جلو میرفت. هیونجین تظاهر کرد که هنوز سرش گرم گوشیشه، باید اول صبر میکرد که اونا برن.
-"هیونجین، زود باش!"
سرش رو بالا آورد، دوهیون داشت بهش اشاره میکرد.
-"شما برین من پشت سرتونم!" و دوباره نگاهش رو به گوشی داد، انگار که مشغول کار خیلی مهمیه. پشتش رو به اونا کرد و وقتی دیگه صدایی نمیشنید گوشی رو توی کمدش انداخت و در رو بست. با سرعت و احتیاط توی راهروها جلو رفت و از ساختمون بیرون اومد.
در انبار همیشه با قفل بزرگی بسته میشد اما به نظر میرسید جونگین توی باز کردن قفلها مهارت زیادی داره، این یکی هم درست مثل قفل راهپلهی پشت بوم، باز رها شده بود. کمی بالاتر از قفل، روی دستگیرهی منحنی شکل، پروانهی سفیدی نشسته بود که با حرکت بعدی هیونجین بال زد و دور شد.
در رو هل داد و وارد شد. داخل انبار تاریک بود؛ اما نه اونقدر که نتونه جونگین رو نشسته روی کمد کوتاهی که کنار دیوار قرار داشت ببینه. با ورود اون سرش رو بالا آورده بود و بهش لبخند میزد. پاهاش تا زمین فاصله داشتن و روی هوا تاب میخوردن. هیونجین جلو رفت و درست مقابلش ایستاد. جونگین زانوهاش رو از هم فاصله داد تا بتونه جلوتر بیاد و دستهاش رو دور گردن پسر بزرگتر گذاشت. خنده از روی لبش پاک نمیشد و هیونجین احساس میکرد که هیچوقت از دیدن شکل چشمهاش وقتی اینجوری میخنده سیر نمیشه.
YOU ARE READING
The Hymn of Dragon
Fanfiction«پایان یافته» نام فیکشن: سرود اژدها 🐉 کاپلها: سونگجین، هیونین ژانر: تخیلی، رازآلود، درام، اسمات آیدی تلگرام نویسنده: @blueskintobone آیدی چنل: @nabatatsociety خلاصه: وقتی جسد اون دانشآموز پیدا شد، هیونجین برای اولین بار از مسیر جنگلی که به مدرس...