چند ساعتی از بازرسی پلیس میگذشت.
مردی به اسم سروان استیسی مسئولیت این کار رو به عهده گرفته بود.ام جی و ند داشتن می رو دلداری میدادن که استیسی اومد.
_چیزی پیدا کردین؟
استیسی سرش رو به علامت نه تکون داد.
_نه اما نیاز داریم تا یه سری سوال رو بهمون جواب بدین.همه پذیرفتن و داشتن به اتاق بازجویی می رفتن که....
_ما هم تو این پرونده دخیلیم.
یه مرد با چشم بند اومد داخل._فیوری؟ تو اینجا چیکار داری؟
استیسی به نظر شاکی میاد._اون پسر توسط مرد آهنی بهش تجاوز شده بو احتمال میدیم خودش باشه.
_و این ربطی به....
گویی فیوری اهل مقدمه چینی نبود و رفت سر اصل مطلب.
_مرد آهنی عضو انتقام جویانه که مدتهاست تحت تعقیب شلد ان پس به من ربط داره.می نگران سمت فیوری رفت.
_اونها کین؟فیوری به چهره می نگاه کرد و....
_یه سری آدم که هیچ چیز ازشون نداریم جز یه لیست بلند بالا از جنایتاشون.می لرزید.
_چرا باید بیان سراغ پیتر؟_این چیزیه که قراره بفهمیم.
فیوری جدی رو به استیسی کرد.
_همین الان تحقیقاتمون و شروع میکنیم.***
بوی نم.
اولین چیزی که پیتر احساس کرد بوی نم بود.
اومد حرکت کنه که احساس کرد بسته شده.
چشماش رو آروم باز کرد و....تاریکی مطلق.
هیچ چیز نمیدید.اومد صدا بزنه که...
صدایی از گلوش بیرون نیومد.ترسیده بود.
به خودش میلرزید که...._هی بیدار شدی؟
صدای یه مرد اومد و به تن پیتر رعشه انداخت._این لرزشو میزارم یه حساب بیداریت.
انگار کنار پیتر خم شده بود.
_به خاطر دارویی که بهت زدیم یه مدت نمیتونی کاری کنی پس فعلا استراحت کن تا ببریمت پیش تونی...اونجا باید حسابی جون داشته باشی.
آروم خندید و رفت.تونی؟
استارک؟ یا....
حتی با فکر اون ترس وجود پیتر چند برابر شد.
میخواست گریه کنه اما حتی نای اونم نداشت...پس به استراحت ادامه داد.
![](https://img.wattpad.com/cover/321473657-288-k638016.jpg)
YOU ARE READING
dear mistake
Fanfictionمهم نیست چقدر برنامه زور یه نفر ساده باشه... مهم نیست چقدر نقشه یه مرد بی نقص باشه... هر لحظه ممکنه یه چیزی تمام پیش بینی ها رو به هم بزنه. این داستان شامل خشونت زیاد و البته سکس زیاده.(حالا نه خیلی ولی خب بازم) پایان خوش تضمینی +18 شیپ:استارکر.