سخن نویسنده:دوستان این داستان دو بار خط داستان رو طی میکنه یکی این نسخه اولیه که نوشتم و خودم اصلا راضی نبودم یکی نسخه بازنویسی شده که بعد از پایان از همین چپتر شروع میشه توصیه میکنم نسخه بازنویسی شده رو بخوانید.
***
پیتر صدای موج دریا رو شنید.... این یعنی روی آبه...و صدا های دیگه ای که به گوش میخورد میگفتن که به ساحل رسیدن._بیاریدش.
این یه صدای دیگه بود و صدای قبلی چشم گفت و اومد پیتر و برداشت.
روی شونش انداخت و بردش.پیت اینبار هشیار بود اما چون بسته بود نمیتونست کاری کنه.
فقط حمل شدن رو حس میکرد و بعد یه مدت....
روی یه صندلی انداختش.محکم به اون صندلی بستنش و گونی رو سرش رو برداشتن.
یکم طول کشید و چند بار پلک زد تا به نور عادت کنه...وقتی چشماش رو باز کرد.یه مرد بلوند قد بلند همراه یه مرد چشم آبی با موهای بند قهوه ای نگاهش میکردن.
و یه مرد دیگه از پشتش اومد.
_واقعا تونی اینو میخواست؟_آره کلینت...خودشه.
مرد مو بلند گفت.پیتر تو جاش لرزید.
_ش...شما کی هستین؟
مرد مو بلند جواب داد.
_اگه حس شنواییت خوب باشه مند یادت میاد.درسته این صدای همون مردی بود که پیتر و به سمت اون متجاوز برد.
پیت همونجا زد زیر گریه.
مرد چشمش رو چرخوند.
_واقعا حوصلتو ندارم....استیو تو بمون پیشش._اوکی.
استیو جواب داد.مردی که اسمش کلینت بو هم پشت سر مرد رفت.
بعد رفتن اونها استیو به پیتر نزدیک شد و کنارش زانو زد.
_حالت خوبه؟پیتر با وحشت نگاهش کرد.
مرد چهره مهربونی داشت.
_میدونم اینکه تو این شرایط حالتو میپرسم مسخرست مخصوصا با کاری که باهات شده و قراره بشه.....پیتر دیگه غزل خداحافظی رو خوند.
_اما اون دوست داره.
و بلند شد.کی دوسش داره؟
با فکر پیتر در باز شد و.....
دنبال روی سر پیتر خراب._هی پارکر....یه مدتی هست همو ندیدیم.
***
تونی دست و پاهای پیتر رو باز کرده بود و داشت توی آشپزخونه اون کلبه ساحلی نوشیدنی درست میکرد.
پیتر پشت میز نشسته بود و سه لیوان نوشیدنی خنک دستش بود.
سکوت خاصی تو کلبه حاکم بود.
کار تونی تموم شد و روبروی پیتر نشست.
_خب حالا حرف بزن.پیتر ساکت موند.
تونی تک خنده ای کرد.
_دوباره باید جلسه بزارم برات؟پیتر حس بدی بهش دست داد و اخم کرد.

ESTÁS LEYENDO
dear mistake
Fanficمهم نیست چقدر برنامه زور یه نفر ساده باشه... مهم نیست چقدر نقشه یه مرد بی نقص باشه... هر لحظه ممکنه یه چیزی تمام پیش بینی ها رو به هم بزنه. این داستان شامل خشونت زیاد و البته سکس زیاده.(حالا نه خیلی ولی خب بازم) پایان خوش تضمینی +18 شیپ:استارکر.