سر خط خبر ها: پیدایش پسر نوجوان پس از ۴ ماه.
طبق اظهارات پلیس مجرم زنی ۳۷ ساله از روسیه بوده هر چند چهره و نام این زن محرمانه اعلام شده.
همچنان دلیل وقوع این جرم اعلام نشده اما سلامت پیتر بنجامین پارکر تایید شده.هپی تلوزیون و خاموش کرد.
_محض رضای خدا می دست از گوش دادن به اخبار بردار.
مرد تپلی سمت زن رفت.می داشت اتاق پیتر و مرتب میکرد درحالی که از خوشحالی تو پوست خودش نمیگنجید.
با اینکه تو این مدت چند تا موی سفید درآورده بود ولی اصلا براش اهمیتی نداشت.
پیتر سالم و سلامت برگشته بود و امروز برمیگشت خونه._نه نمیشه هر چند بارم که گوشش بدم بازم برام کمه مدام میخوام خبر حال پیتر و بشنوم مدام و مدام...
مرد نفسی بیرون داد.
_این خب پس بجنب زودتر بریم دنبال پیتر دیگه وقتشه برش گردونیم._اوه حق با توئه.
سریع خودش و جمع و جور کرد.
_پسرم خیلی وقته منتظره.***
₩دو هفته پیش₩
_من گردن میگیرم.
توی جمع نات بلند و محکم گفت.رنگ از صورت پیتر رفت.
_ولی نات تو...زن مو قرمز نزاشت حرف پیتر تموم بشه.
_از هر حال وقت زیادی ندارم.پیتر شکه به همه نگاه کرد.
که هیچکس تعجب نکرده.
_وایسا؟ وقت زیادی نداری؟جو اتاق سنگین بود.
تمام افراد شریک تو دزدی توی اون اتاق نشسته بودن و قرار بود نقشه ای بکشن که پیتر و برگردونن خونش و تو دردسر نیفتن.
بروس به عنوان ملایم ترین شخص جمع سعی کرد توضیح بده.
_میدونم این خبر یکم شکه کنندست ولی....نات مریضه.
نفس عمیقی کشید.
_حتی یه ماهم وقت نداره.سر جمله آخر همه تعجب کردن.
انگار اینیکی اطلاعات جدیدی بود.توجه همه به صدای حق حق یه نفر جمع شد.
_نمیخوام.
پیتر بلند زد زیر گریه.
_نمیخوام اون تو بااشییییی.
بلند شد و محکم نات و بغل کرد.اون آخرین بغلی بود که با هم داشتن.
***
نات و باکی داشتن تو بالکن با هم مینوشیدن که تونی اومد.
_وقت دارین؟باکی پوزخند زد.
_واسه پیرمردی مثل تو؟ معلومه که آره.تونی لبخند شد.
سه تایی تو سکوت کنار هم نشستن و نوشیدن.
رازی بود که فقط اون سه تا میدونستن.
راز اینکه وقتی نات و باکی تو روسیه سرباز بودن دست به چه کارهایی زدن و اینکه چطور تونی از اون مخمصه نجاتشون داد.رازی که حتی بروس و استیو هم نمیدونستن.
با اینکه احتمالا بروس بو برده که خبریه ولی خب صداش در نیاورد.میشه گفت این فداکاری نات ادا دینش یه تونیه.
_بابت اینکه بد جلوه دادیمت شرمنده؟
باکی گفت._حرفشم نزن....میتونی بگی حقمه.
یه قلوپ ودکا نوشید.
_همیشه همه رو تو دردسر میندازم.هر سه لبخند زدن....انگار که یه شوخی بین خودشون بود.
تا آخرین لحظه از بودن کنارهم لذت بردن.
چون این آخرین بارشونه.توجه همه به صدای حق حق یه نفر جمع شد.
_نمیخوام.
پیتر بلند زد زیر گریه.
_نمیخوام اون تو بااشییییی.
بلند شد و محکم نات و بغل کرد.اون آخرین بغلی بود که با هم داشتن.
***
نات و باکی داشتن تو بالکن با هم مینوشیدن که تونی اومد.
_وقت دارین؟باکی پوزخند زد.
_واسه پیرمردی مثل تو؟ معلومه که آره.تونی لبخند شد.
سه تایی تو سکوت کنار هم نشستن و نوشیدن.
رازی بود که فقط اون سه تا میدونستن.
راز اینکه وقتی نات و باکی تو روسیه سرباز بودن دست به چه کارهایی زدن و اینکه چطور تونی از اون مخمصه نجاتشون داد.رازی که حتی بروس و استیو هم نمیدونستن.
با اینکه احتمالا بروس بو برده که خبریه ولی خب صداش در نیاورد.میشه گفت این فداکاری نات ادا دینش یه تونیه.
_بابت اینکه بد جلوه دادیمت شرمنده؟
باکی گفت._حرفشم نزن....میتونی بگی حقمه.
یه قلوپ ودکا نوشید.
_همیشه همه رو تو دردسر میندازم.هر سه لبخند زدن....انگار که یه شوخی بین خودشون بود.
تا آخرین لحظه از بودن کنارهم لذت بردن.
چون این آخرین بارشونه.پیتر به قبر جلوش نگاه کرد.
قبر زن عزیزی که زمانی میشناخت.حتی با اینکه یه سال از اون ماجراها می گذشت بازم فراموش کردن کار راحتی نیست.
***
_هی نات.
دستش و روی سنگ قبر کشید.
_نمیدونم حالت اونور چطوره ولی امیدوارم خوب باشی.... اومدم خبر ازدواجم و با تونی بدم همونطور که میخواستیم شد.
پسر بقض کرد.
_ولی جای تو خالیه...بروس هم حالش خوبه با استیفن تو یه بیمارستان کار میکنن....
خودشو کمی جمع کرد.
_هممون باکی و استیو رفتم اسکاتلند...باورت میشه؟
خندید.
_بعدا میبینمت.از دور تونی رو دید که دم ماشین عروسیشون وایساده بود.
راست میگفت حال همه خوبه.
همه چیز خوبه.پایان
***
سخن نویسنده:خب دوستان این شما و این هم پایان اذیت کن ترین داستانی که تو کل عمرم نوشتم.
امیدوارم از پایان کار لذت برده باشین.
حتی با اینکه تو این داستان تونی هی عوضی کامل بود و پیتر نهایت حماقت و نات هم که مرد.
ولی بازم امیدوارم لذت برده باشین😁✌
YOU ARE READING
dear mistake
Fanfictionمهم نیست چقدر برنامه زور یه نفر ساده باشه... مهم نیست چقدر نقشه یه مرد بی نقص باشه... هر لحظه ممکنه یه چیزی تمام پیش بینی ها رو به هم بزنه. این داستان شامل خشونت زیاد و البته سکس زیاده.(حالا نه خیلی ولی خب بازم) پایان خوش تضمینی +18 شیپ:استارکر.