اون چه فکری بود که چند دقیقه پیش به سرش زد؟
استارک آدم درسته؟سرش و تکون داد. حتما چون تو این مدت بهش پناه برده بود پیشش احساس امنیت میکرد همین و بس، محاله اون به مردی که همسن پدرشه علاقه داشته باشه.... به جز اون می هرگز این رو نمیپذیره.
درسته؟افکارش دیوونش کردن و بلند شد و رفت.
توی اتاق حال نشست و تلوزیون رو روشن کرد....
و کلکسیون سریال و فیلم های عاشقانه پخش شد.که پیتر خاموشش کرد.
_این تلوزیونم که همش جفنگیاته.رفت تو آشپزخونه و....
چندین تا خوراکی قلبی شکل دید.میخواست از درون جیغ بزنه، و تصمیم گرفت بره تو تخت و یه چرت بزنه.
اما خواب بع چشمش نمیومد.آخرش تو بالشتش جیغ زد و پاهاش رو بالا پایین کرد.
_پیتر؟
می او تو اتاقش._سلام می....کی برگشتی؟
_همین الان رسیدم.
می وارد اتاق شد.
_پیتر حالت خوبه؟_آره چطور؟
و به می نگاه کرد که ابرو بالا انداخته داره نگاهش میکنه._نمیدونم....فکر کنم بهتره از دور خودتو نگاه کنی.
پیتر پوزخندی زد.
_نباید انقدرم تابلو باشم.
و نشست.می رفت و رو صندلی کنار تخت نشست.
_میدونی پیتر...تو این چند وقت به این نتیجه رسیدم که با نگه داشتن راز از دیگران فقط به خودت صدمه میزنی.پیتر لباش رو جمع کرد.
_پیتر؟
_میدونم می منم نمیخوام ازت چیزی رو قایم کنم ولی....
شونش رو بالا انداخت.
_خودمم نمیدونم چه خبره.می سرش و تکون داد.
_پس چطوره با هم بفهمیم چه خبره؟پیتر آب گلوش رو قورت داد.
و به پهلو خوابید.
_اگه بگم...از یکی که نبایده...احتمالااااا خوشم میاد چی میگی؟_استارک و میگی؟
پیتر سریع به حالت نشسته دراومد.
_چی؟..چ چچم چ چطور؟می نیشخند ز و چشماشو چرخنوند.
_پیتر من باید احمق باشم که همچین مورد ساده ای رو نفهمم.
جدا از اینکه حتی پشت سرت با یکی درموردش مشورت کردم...این قسمت رو نگفت.پیتر یکم خودشو جمع کرد.
طوری داشت به می نگاه میکرد که انگار منتظر همه سوالایی که نپرسیده رو جواب بده.می نفسی کشید و خواسته پیتر رو عملی کرد.
_پیتر برای من مهم نیست که چه تصمیمی میگیری یا آخرش چیکار میکنی...
و آروم موهای پیتر رو نوازش کرد.
_مهم اینه که خوشبخت باشی.پیتر لبخند زد و خودشو انداخت تو بغل می.
_البته معنیش این نیست که با استارک راحت کنار میام.
_باشه مامان خرسه.
می به حرف پیتر خندید و محکم تر بغلش کرد.
YOU ARE READING
dear mistake
Fanfictionمهم نیست چقدر برنامه زور یه نفر ساده باشه... مهم نیست چقدر نقشه یه مرد بی نقص باشه... هر لحظه ممکنه یه چیزی تمام پیش بینی ها رو به هم بزنه. این داستان شامل خشونت زیاد و البته سکس زیاده.(حالا نه خیلی ولی خب بازم) پایان خوش تضمینی +18 شیپ:استارکر.