پیتر از خونه ند بیرون اومد و داشت میرفت سمت ایستگاه مترو....
اون شب یکم هوا زود تاریک شده بود و خیابون خلوت بود.پیتر نفس عمیقی کشید.
تو اون مدت کوتاه خیلی خوب به خودش مصلت شده بو پس نمیخواست ای موضوع رو عوض کنه پس تو همون خیابون قدم زد.از جلو چند نفر داشتن میومدن که به نظر میرسید از قرار کاری اومدن....یعنی نگرانی از اون بابت نداشت.
خواست به می زنگ بزنه و بگه که داره میاد....
گوشی چند تا زنگ خورد.***
می داشت تو اتاق استراحت لباسش رو عوض میکرد تا برگرده خونه که گوشیش زنگ خورد.
_الو پیتر....جوابی نیومد.
_پیتر؟...
صدایی مثل هوا از اونور خط میومد.می تلفن رو قطع کرد و دوباره به پیتر زنگ زد.
نگران شد و به ند زنگ زد._الو سلام خانم پارکر....
_ند پیتر اونجاست؟
با صدای پریشون پرسید._چی؟ ن...نه تازه رفت....چیزی شده؟
_بهم زنگ زد و..... مهم نیست...
_نه خانم پارکر مهمه بگین چی شده.
می ماجرا رو برای ند گفت و...
_می چند دقیقه دیگه دوباره به پیتر زنگ بزنید و قطع نکنید.
_باشه.
می صبر کرد و پنج دقیقه بعد به پیتر زنگ زد....اینبار جواب داد.
_الو پی...._این منم....
ند بود.
_گوشی پیتر چند ساختمون جلو تر از خونه ما افتاده بود.می لرزید.
_یعنی چی شده؟_شاید فقط از دستش افتاده.
_اگه از دستش افتاده پس چطور به من زنگ زده؟
می کم کم داد زد._باید همین الان به پلیس خبر بدیم.
صدای ام جی اومد.***
همه تو ایستگاه پلیس نشسته بودن.
_پس میگید دو ساعت پیش پیتر بهتون زنگ زده و جوابی نداده و بعد تلفنش کنار خونه دوستش پیدا میشه؟
مرد بلوند کمی بی تفاوت بود.
_و این نگرانتون کرده؟_آره.
می طوری جیغ زد که همه تو جاشون پریدن._خانم لطفا....
_لطفا و مرض...
می به میز مرد مشت کوبید.
_ببین مرتیکه پسر من چند ماه پیش تو سه اتفاق فاجعه بار بهش تجاوز شد... مدت ها طول کشید که یکم نرمال بشه و هنوزم از دره امنیتش بیرون نمیاد.
و یقه مرد و گرفت و به خودش نزدیک کرد.
_پس اینکه الان گم شده یه موضوع نگران کنندست و تو و اون اُملای دنات خوری که با مالیاتی که ما میدیم حقوق میگیرن و دورت جمع کردی همین الان شروع میکنید به گشتن و پیدا کردن پسرم.بعد از تموم شدن داد و بیداد می تو تمام ایستگاه پلیس سکوت حاکم شد.
مرد از جاش بلند شد...نفس عمیقی کشید.
_باید گوشیش رو چک کنیم.
YOU ARE READING
dear mistake
Fanfictionمهم نیست چقدر برنامه زور یه نفر ساده باشه... مهم نیست چقدر نقشه یه مرد بی نقص باشه... هر لحظه ممکنه یه چیزی تمام پیش بینی ها رو به هم بزنه. این داستان شامل خشونت زیاد و البته سکس زیاده.(حالا نه خیلی ولی خب بازم) پایان خوش تضمینی +18 شیپ:استارکر.