آنچه در گذشته خواندید
جین به یکباره گفت:
-دکتر؟ تو الان میخواستی منو ببوسی؟تهیونگ، شوکه از این گستاخی و خونسردی پسر، با بهت و خنده غرید:
-جین... داری شوخی میکنی؟ نباید به زبون بیاریش؛ هرچیزی که قابل گفتن نیست. بعضی چیزا فقط احساسن، باید تجربه شه، لمس شه! نیازی نیست دربارهاش صحبت کنی.
جین با لجبازی و این بار برای اذیت کردن تهیونگ گفت:
-اما تو میخواستی...
تهیونگ غرید:
-جین بس کن، دارم برمیگردم پیش جمع.
پسر خندید و بین خندههاش بریده بریده گفت:
-خیلیخب، خیلیخب! باشه نرو.***
دوباره این سکوت بود که فضا رو در برمیگرفت؛ انگار تهیونگ هرچقدر تلاش میکرد با نهایت صداقت به طرف مقابل نزدیک بشه، چیزی مانع میشد.
کلافه بازدمش رو فوت کرد و گفت:
-برمیگردم پیش اعضای تیم.بدون انتظار برای جواب گرفتن از جین، از روی تخته سنگ، پایین پرید و به سمت چادرها به راه افتاد! هنوز یک قدم برنداشته بود که مچ دستش بین دستهایی آشنا و سرد گیر افتاد. توی دل تاریکی به سمت عقب کشیده شد و خون گرم بود که به سرعت به سمت صورتش حرکت میکرد.
لبهاش ناشیانه به بازی گرفته شدن؛ به راحتی میتونست بفهمه طرف مقابلش، تجربه چندانی نداره! با چشمهای باز، تمام حرکات مرد رو رصد میکرد و قلبش به سرعت میزد.انگشتهای سرد و کشیدهی جین، بین موهای مشکیش فرو رفتن. جوری که با خشونت و ظرافت به موهاش چنگ میزد رو دوست داشت.
حین بوسیدن، دوباره تیک عصبیش شروع شده و پلکش میپرید. تک به تک حرکاتش رو بیشتر از حالت عادی میدید و لمس میکرد؛ انگار تمام جهان رفته بود زیر یک ذرهبین بزرگ و تنها کسی که میتونست تمام حرکات موجودات رو ببینه، تهیونگ بود. آهسته بین لبهای جین زمزمه کرد:
-پس خدا بودن این شکلیه!جین بدون باز کردن چشمهاش و همچنین بدون جدا کردن لبهاشون، از ته گلو صدایی شبیه به «هوم» اما سوالی، بهش تحویل داد.
کمی صورتش رو عقب کشید که باعث شد جین با نارضایتی اخمی بهش تحویل بده اما اون میخندید! بی خجالت دوباره و اینبار عمیقتر لبخند زد و نگاهش رو دوخت به مردمکهای براق و مشکی پسر؛ ابدا هیچ حسی رو نمیشد ازشون خوند. گفت:
-بوسیدنت یه احساس فراطبیعیه! مثل خدا بودن.جین خندید! حالا مردمکش برق شیطنت داشت. گفت:
-در واقع بهش میگن معشوق بودن.
نگاه متعجب و سوالی تهیونگ رو که دید، ادامه داد:
-عاشقها، معشوقشون رو میپرستن، برای همین بهشون توهم خدا بودن میده و بیشتر اوقات هم در نهایت بیرحم میشن! این غرور و خودپسندی خاصیت خدایانه.
YOU ARE READING
THEY - TAEJIN
Horror▫️Name : They (Green road guardian) ▫️Writer : Rednight ▫️Genre : Horror, Fantasy (Paranormal), Archeology ▫️Couple : Taejin ▫️Character : Kim Jin , kim Taehyung, Hope Schmitt جسمی آبستنِ گناه که به جا مانده و روحی که تقاص پس میدهد. درمیان جنگلی...