Young Daddy!

part 50: بوسه

یوجین کارتی رو محکم روی تنه چوبی وسط پرت کرد و با اعلام بردنش از جاش بلند شد و با دستاش ژست ویکتوری و مجسمه آزادی رو گرفت

مینجی هم که همیشه ادم رقابتی ای بود و با بردن تیم دونفرشون به کمک دوست پسر همه چی تمومش روحش ارضا شده بود جیغی از خوشحالی کشید و برای تکمیل جشن گرفتنشون از جا بلند شد و لبای جفتش رو بوسید

همه با دیدن اون صحنه اووویی کشیدن و هان وول با خجالت سرش رو پایین انداخت

چوهی که متوجهش شد لبخندی زد و گفت: تو چقدر معصومی بچه قلبم اکلیلی شد

هان وول: تو هم هستی

یو وول که ناخواسته متوجه بحثشون شده بود تک خنده ای کرد و متعجب پرسید: کی چوهی؟ مظلومیت؟ مثل اینکه این حرف و به کیم کارداشیان نسبت بدی

چوهی خندید و با پاش به پای یو وول ضربه ای زد: شات آپ فاکر

یو وول: نگاه کن تنها فرقش با ما اینه که تا وقتی حرصی نشه فحش نمیده بعد فاز برمیداره فکر میکنه ما بی ادبیم

هاجون که با صحبتای جفتش به بحث دعوت شده بود، گفت: چوهی از ما بی ادب تر هم میتونه باشه فقط همیشه این روش و نشون نمیده تازه خلافای اون سنگینتره

هان وول متعجب از شنیدن اون حرفا چشمای درشت شدش و بین یو وول و هاجون چرخوند و پرسید: خلاف سنگین مثل چی؟

هاجون اشاره ای کرد و گفت: بنظرت اون بطری خوشگلش که همیشه بهش وصله چی توشه؟

هان وول نگاهی به بطری دوستش کرد و شونه ای بالا انداخت

یو وول: امتحانش کن

چوهی: یاا به بچه چیا میگی عه برین رد کارتون تصورات بستیمو خراب نکنید

هان وول اما فورا بطری رو برداشت و محتویاتش رو امتحان کرد اما با همون یک جرعه جوری تموم دهنش سوخت که به سرفه افتاد

چوهی چشم غره ای به یو وول رفت و بطری رو از هان وول پس گرفت و تیکه ای هندونه تو دهن دوستش گذاشت و گفت: از اون چیپسا هم بخور مزش و عوض کنه

هان وول بعد از اتمام سرفه هاش با صدای بلندی داد زد: این چه کوفتیه میخوری چرا مزه زهر مار میده تو هنوز به سن قانونی نرسیدی کی اجازه میده نوشیدنی بخوری احمق اصلا واسه بدنت ضرر داره

چوهی جلوی دهنش و گرفت: یاا بزرگترا خیلی هم ازمون دور نیستن صداتو بیار پایین و اینکه من تو این سن مینوشم دلیلش همون بزرگتران انقدر ادمو حرص میدن که همش دنبال یه راهی برای تمدد اعصاب میگشتم!

هان وول اخم کرد: تمدد اعصاب با زهرماری؟ اصلا تو گه خوردی همچین راهی رو انتخاب کردی فکر کردی تنها بچه ای که مشکلات زندگیش داره بفاکش میده تویی؟