part 70: هر رابطه چندتا جون داره؟

1.5K 254 103
                                    


جونگروک نگاهی به پسرش که بی حرف به فکر فرو رفته و قهوه اش رو هم میزد انداخت و آهسته صداش زد: جونگکوکا

جونگکوک نگاه خیره و بی دلیلش رو از ظرف کیمچی گرفت و گفت: بله بابا؟

جونگروک: خوبی؟

جونگکوک سری تکون داد

جونگروک: دوباره با تهیونگ بحثتون شده؟

جونگکوک سرش و به طرف دیگه ای برگردوند و چیزی نگفت

جونگروک: حواست هست داری زندگیت و خراب میکنی؟

جونگکوک قلپی از قهوه اش مزه کرد و گفت: بحثامون اونقدرا هم جدی نیست بابا نیاز نیست نگرانمون باشی ببخشید اذیتت کردیم این چند وقت

جونگروک آهی کشید: جونگکوکا اول اینکه کسیکه بخاطر دعواهاتون اذیت میشه و باید ازش معذرت خواهی کنی من نیستم شوهرته دوم اینکه هر کدوم از این جر و بحثا شاید به نظرت خیلی مهم نیاد ولی یه جون از رابطتون کم میکنه

جونگکوک چینی به ابروهاش داد: یه جون از رابطمون کم میکنه؟ یعنی چی!

جونگروک: چرا فکر کردی فقط بخاطر یه مارک و نشون که از هم دارید رابطتون ابدی میشه؟

جونگکوک ترسیده گفت: ابدی نیست؟

جونگروک: نیست مدت داره یه اعتبار محدود مثلا به اندازه ده تا جون که هر دعوا و اعصاب خوردی و توهینی میتونه یه جون ازش کم کنه

جونگکوک: ولی ما گرگینه ایم جفت مقدر شده ی همیم

جونگروک: میخوای بگی تا حالا نشنیدی و ندیدی جفتای مقدر شده از هم جدا بشن؟

جونگکوک: پس این جفت شدنه به چه درد میخوره!

جونگروک: الهه ماه که تضمین نمیده زندگیا ابدی بشه اون فقط پیشنهاد میده با این آدم میتونی ابدیش کنی ولی بقیش دست خود آدمه اینکه چجوری رفتار کنه چجوری حرف بزنه

جونگکوک آهی کشید و دوباره چیزی نگفت

جونگروک: خلاصه بگم میخوام بهت هشدار بدم حواست باشه جونای رابطتونو تموم نکنی

جونگکوک لبش و محکم گاز گرفت تا چشماش بیشتر اشکی نشه: من.. من..

جونگروک: خودتم میدونی داری تهیونگ و اذیت میکنی پس تمومش کن

جونگکوک: اون جدیدا اصلا منو درک نمیکنه

جونگروک: تویی که جدیدا درکش نمیکنی اون تمام یکسال گذشته رو داره باهات کنار میاد و سعی میکنه درکت کنه تا اذیت نشی ولی تو چی فقط خودخواهانه رفتار میکنی

جونگکوک: من فقط یخورده راجب کارم جدیم همین

جونگروک: نمیتونی راجب زندگیتون هم جدی باشی و کمبودهاش و بفهمی؟ تو این چندماه شده یک ساعت از روزت و به تهیونگ اختصاص بدی یا یهو وسط روز زنگ بزنی حالش و بپرسی و بهش نشون بدی تو فکرشی و دوسش داری؟ یا شده یه وعده غذا براش درست کنی؟ تو حتی ساعتها بعد از برگشتنش از کلاسهای بونگ بونگیا و خریدای خونه نیستی تا ببینی چقدر خستس!

Young Daddy!Hikayelerin yaşadığı yer. Şimdi keşfedin