مهمان عمارت..!

442 73 1
                                    

*من میزو تو آشپزخونه چیدم
نمیدونستم مهمان داریم
همونجا میل میکنید یا تو سالن سرو کنیم؟

_نه مینجی تو سالن مهمون داریم

&:نه نه لطفا جابجا نکنید
همونجا میخوریم واقعا مهم نیست
غذاها هم سرد میشن

_باشه پس اول بریم لباس عوض کنیم دستامونو بشوریم بعد میایم آشپزخونه

دست جیمینو گرفتم و از پله ها کمکش کردم بره بالا

_کف دستت همیشه عرق میکنه؟

&:اووم..ن..نه وقتایی که استرس دارم

_الان استرس داری؟

&:ن..نه یکم موذبم

_درسته.. به هر حال منو تازه شناختی

در اتاق مهمانو باز کردم و جیمینو بردم داخل

در اتاق مهمانو باز کردم و جیمینو بردم داخل

¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.

اتاق مهمان...

_اینجا اتاق مهمانه تا وقتی تو عمارتی
این اتاقه توعه راحت باش

_اینجا اتاق مهمانه تا وقتی تو عمارتی این اتاقه توعه راحت باش

¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.


اتاق لباس...

_اینجام اتاق لباسه چند دست لباس دست نخوره هم هست میتونی استفاده کنی

_اینجام اتاق لباسه چند دست لباس دست نخوره هم هست میتونی استفاده کنی

¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.

حمام اتاق...

_اینجام حمامه
البته بنظر من الان دوش بگیری بهتره چون تنت
بوی بیمارستان گرفته
فقط مراقب باش دستت خیس نشه

&:م..منون
من ... دوش میگیرم میام برای شام

_خواهش میکنم
منم میرم اتاقم دوش بگیرم
یه ربع دیگه دم در اتاقتم تا باهم بریم برای شام

&:سرمو تکون دادم و جوگکوک از اتاق رفت
همه چیز چقدر تجملاتی بود
حتی حمام و سرویس بهداشتی اتاق خواب
با بدبختی لباسامو درآوردم و رفتم حمام
یه دوش سرسری گرفتم
پانسمان دستمم خیش شد
یه تیشرت صورتی کثیف و یه شلوار اسلش سفید
تنم کردم که تو تنم زار میزدن
اما چاره‌ای نبود

موهامو با حوله آبشو گرفتم
روی تخت نشسته بودم و تو فکر بودم که در چندتا
تقه خورد و جونگکوک اومد داخل

_کارت تموم شد؟

&:تموم شد... فقط.. پانسمان دستم خیس شده

_اشکالی نداره
الان عوضش میکنم

رفتم داخل سرویس و جعبه کمک‌های اولیه رو برداشتم
باندو بتادین و پمادو برداشتم

_یکم ممکنه سوز کنه و درد بگیره

&:اشکالی نداره...

_به سختی پانسمان دستشو عوض کردم
چشماش اشکی بودو لباشو انقدر لای دندوناش فشار داده بود زخم کرده بود

_تموم شد
ببخشید دردت گرفت تمام سعیمو کردم

&: اشکالی نداره
خو..خوبم میتونیم بریم

don't touch meDonde viven las historias. Descúbrelo ahora