🔞زیبا...ظریف...فریبنده...🔞

724 64 3
                                    

_خب چه ژانری ببینیم؟

&:رمنس؟

_رمنس؟

&:هوم...
نکنه شما اکشن میخواستین بذارین؟

_نه...
ولی خب به رمنس فکر نمیکردم
شاید کمدی...

&:نمیدونم...
من نظرم رمنسه

_اوکی پس رمنس میزارم
برو یه صندلی انتخاب کن بشین
فقط... بنظر من ردیف جلو نشین

&:رفتم ردیف دوم روی صندلی نشستم

_مینجی خوراکیارو آورد
ازش گرفتم و بردم صندلی کناری جیمین گذاشتم

فیلمو انتخاب کردم و پلی کردم
کنار جیمین نشستم

&:فیلم خیلی قشنگی انتخاب کرده بود
و واقعا خوراکیای مینجی نونا خوشمزه بودن

صحنه کیس کاپل فیلم بود
زیرچشم نگاهی به کوک انداختم که
با دقت داشت نگاه میکرد
صحنه کیس داشت تقریبا به جاهای دیگه
میرفت سعی کردم زیاد دقت نکنم
اما صحنه‌ها خیلی واضح بودن و خب منم آدمم
کم‌کم حس میکردم اون پایین یه خبرایی داره میشه
نفسام کوتاهو تند شده بود

_جیمین پاهاشو بهم فشار میداد و دستاشو مشت کرده بود
خب طبیعی بود یه پسر نوجوون ۱۸ ساله با نیاز جنسی بالا
صحنه‌های فیلمم واقعا خیلی باز بود
احتمالا تحریک هم شده بود
نفساش نرمال نبود عرق کرده بود

_جیمین.. میخوای فیلمو همینجا تموم کنیم بری استراحت کنی؟

&:خااااک تو سرت جیمین
فهمید چقدر سست و بی جنبه‌ای

&:ن..نه چرا
فیلم خوبیه تا آخر ببینیم

_ولی بنظرم تا همینجا بسه
توام برو اتاقت و یه دوش بگیر سرحال بشی

&:واضح‌تر از این میتونست تحریک شدنمو به روم بیاره؟
قطعا نه...
فقط دلم میخواست زمین شکاف بخوره و منو ببلعه
بدونه نگاه بهش سریع از کنارش رد شدمو از از اتاق زدم بیرون
در اتاقمو سریع باز کردم رفتم داخلو درو از پشت قفل کردم...
این تهههههه بی آبرویی بود ...

_بلند شدم و از پیجر اتاق مینجیو صدا زدم بیاد اینجارو اوکی کنه
رفتم تو اتاقم و لباسامو کندم رفتم داخل وان
آب سردو باز کردم...
صحنه‌هایی که پاهاشو بهم میمالید
دستاشو مشت کرده بود
لبای پُرشو بین دندوناش فشار میداد
همش جلوی چشمم بود
اگه چند دیقه دیگه از اتاق نمیرفت قطعا من کنترلمو از دست میدادم
تمام تنم یخ کرده بود اما از درون داغ بودمو آب یخ داخل وانم هیچ کمکی نمیکرد
لعنت بهت کوک
تو یه منحرفیییی احمق
با حرکات یه بچه ۱۸ ساله تحریک میشی
مشت مشت آب سرد میزدم به صورتم ولی فکرش
از ذهنم پاک نمیشد هیچ پر رنگترم میشد
کلافه از وان اومدم بیرون یه روش سرسری گرفتم
موهامو خشک کردم حالت دادم
لباسایی که انتخاب کرده بودمو پوشیدم
یکم عطر زدم گوشیمو برداشتم رفتم سمت اتاق جیمین

don't touch meWhere stories live. Discover now