Everybody knows

865 62 30
                                    


نویسنده : اسم پارت آهنگ این پارته از اول پارت گوش کنید (Everybody knows)

***
_عالیه! تا شب میتونید پرونده رو مطالعه کنید و از فردا میتونید توی محل جرم حاضر بشید ...روپوش هاتون هم میتونید از سرهنگ هیون بگیرین و از به بعد باید گوش به فرمان سرهنگ باشید .

****

بعد سپردن پرونده دستشون و دادن اطلاعات کافی بهشون اتاقی بهشون دادن تا بتونن پرونده رو بررسی کنن و با محیط کار آشنا بشن .

بعد وارد شدن تهیونگ پرونده رو روی میزی که توی اتاق گذاشت و پوزخندی زد .

_کارمون راح-....

حرفش رو با اشاره نا محصوص تهیونگ به جایی که تتوی حرف وی(V)بود قطع کرد .

تهیونگ سمت میز رفت خودش رو روی صندلی انداخت و پرونده رو باز .

_بلند بخون منم بشنوم.

تهیونگ چشم غره ریزی بهش رفت و شروع به خوندن اطلاعات پرونده که به شدت بهم ریخته بود کرد .

_پرونده راجب مرگ یک دختر ۱۹ سالست که متاهل بوده و ساعت 02:51 دقیقه شب در اثر ضربه چاقو مرده . طبق تحقیقات تیم آلفا شوهرش گفته این

ساعت کارش طول کشیده و بیرون بوده و وقتی برگشته با این صحنه روبرو شده این ازدواج از سر اجبار خانواده دختر بوده و دختر افسردگی داشته...جدا از اینا دختر چپ دست بوده ولی اثر انگشت دست راستش روی چاقو پیدا شده و جدا از اون اثرات درگیری توی خونه پیدا بوده و-...

تقه ای به در اتاق خورد و در اتاق باز شد .
مردی با لبخند جلو آمد و همینطور که دوتا پلاستیک رو روی میز میذاشت گفت :

_سرهنگ کیم سو هیون هستم،میتونین هیون صدام کنید

_خوشبختم،کیم تهیونگ هستم

_خوشبختم،منم پارک جیمین هستم

سرهنگ با جفتشون دستی داد و سری برای احترام خم کرد .

_مزاحمتون نمیشم اگه کمکی خواستین یا سوالی داشتین توی دفترم هستم.

قبل اینکه از اتاق خارج شه ادامه داد.

_و...از فردا با رو پوش هاتون بیاین و پاک های اسمتون هم توی پلاستیک هست بزنید،روشنه؟

_بله قربان .

تهیونگ نگاهی به جیمین انداخت و ناچار و کلافه از اینکه از مقام ریاستش پایین کشیده شده و حالا مجبوره یکی دیگه رو قربان و رئیس صدا بزنه جواب داد.

_بله قربان...

سرهنگ خوبه ارومی گفت و از اتاق خارج شد و در رو پشت سرش بست .

_اه مسخرست.

_باید بهش عادت کنی تهیونگ تو اینجا رئیس نیستی .

𝐂𝐇𝐄𝐂𝐊 𝐌𝐀𝐓𝐄Onde histórias criam vida. Descubra agora