۲۷. خون و خائن~

119 33 22
                                    

هر وقت می‌خوام از چیزی شکایت کنم مادرم نقشه گیتی رو نشونم میده و میگه من در برابر عظمت این دنیا خیلی خردم و مشکلاتم از خودم هم خردتر. کم کم داره باورم میشه اهمیتم به اندازه سهمیه که از این دنیا دارم.

چپتر بیست و هفت؛ خون و خائن

به محض رسیدن به هتل جلسه فوری ای برگزار میشه. حتی اجازه ندادند رد سم های اسب بر سطح مرطوب خاک ثابت بشه یا عرق راه خشک و بی درنگ گروه یونهو و مینگی گرد هم اومدن تا بر سر این نشتی کوچک بحث کنند.

مینگی از جا می ایسته و به سطح میز تکیه میده تا بی تعادلی بدنش رو مخفی نگه داره.

-خب آقایون... فهمیدیم یه نفوذی تو هتل هست البته که از قبل هم این مسئله واضح و روشن بود ولی حالا فهمدیم یارو کیه.

جونگهو نیشخندی می زنه؛ بالاخره بعد از شنیدن حرف هایی از پشت در اون اتاق خیلی از گره ها باز شده.

مینگی در ادامه میگه: جیمین؛ همون خدمتکار مو نارنجی‌ای که قیافه‌ش داد می‌زنه.

مینگی اصلا تو شرایط خوبی به نظر نمیرسه. صورتش رنگ پریده و عرق بر پیشانی‌ش نشسته و این از نگاه یونهو دور نمی مونه اما فعلا کاری از دستش برنمیاد پس فقط باهاش همراهی می‌کنه تا زودتر جلسه تموم بشه: فرستادم دنبالش، خیلی زود میارنش.

کنت اول روی افراد داخل اتاق و سپس دیوارها، بی اعتماد نگاه می گردونه و ادامه میده: به این دیوارها اعتمادی نیست تا به گوشش نرسیده و از دستمون نرفته بهتره گیرش بندازیم.

جونگهو با شنیدن اسم جیمین خمی به ابرو میاره. تا همین چند ثانیه پیش فکر می کرد اسم یوسانگ برده میشه؛ اما جیمین؟
جیمین معمولا دور و بر یوسانگ می پلکید و جونگهو حتم داشت با هم دوستان صمیمی ای هستند. دروغ نیست اگه بگم حتی به رابطه خاصی میون این دو هم فکر کرده.

سکوت می کنه و جو اتاق رو می سنجه. وویونگ کنار سان نشسته و به خیال خودش مخفیانه از گوشه چشم این مرد رو میپاد. اصلا چرا قبل اینکهبه جونگهو بگه برای سان کاری انجام داده؟ بعدا یه گوشمالی درست و حسابی بهش میده...

یونهو یک سمت میز با ظاهری درهم و مشوش قرار داره و به قامت مینگی ای که سمت دیگر ایستاده، با دستانی جمع شده در سینه نگاه سپرده... حتما شنیدن این حرف ها و قرار گرفتن در چنین موقعیتی برای مرد خوش قلبی مثل یونهو که خلوص نیتش یه جورهایی روی پیشانی ش نوشته شده و یه چراغ سبز واسه آدم های سودجوئه خیلی سخت می تونه باشه.

در نهایت طاقتش تموم میشه و سوالش رو می پرسه: ببینم شماها چطوری فهمیدید نشتی هتل جیمینه؟

مینگی جواب میده: همون زنه که سان رو شب جشن معطل کرده گفت کسی که برای این کار اجیرش کرده کک مکیه، لب های درشتی داره و بدنش به ظرافت بدن زن هاس.  تا جایی که دیدم تنها کسی که تو هتل با این مشخصات می خونه جیمینه.

PHANTOMWhere stories live. Discover now