part =3

2.8K 279 22
                                    

start part 3 =

حدود دو ساعت بعد تایگو بعد از در زدن وارد عمارت شده بود و پرسنل بهش در اتاق کار جونگکوک رو نشون داده بودن

بعد از زدن تقه ای به در وارد شد

÷ عا.. سلام من تایگو هستم

+ سلام تایگو خوش اومدی فک میکنم میدونی من کیم... خب من جئون جونگکوکم

÷ بله آقای جئون

+ بگیر بشین

تایگو روی صندلی رو به روی جونگکوک نشست

+ تایگو این ازدواج قلابیه و بعد از چهار ماه برمیگردی پیش خانوادت... من گفتم برنامه نامزدی رو جلو بندازن و فردا قرار نامزد کنیم باید بگم بعد نامزدی پول به حساب خانوادت واریز میشه سوالی داری؟

÷ ن.. نه همه چیو کامل توضیح دادین

+ به پرسنل گفتم واست اتاق حاضر کنن برو. بیرون... اتاقو نشونت میدن تا فردا استراحت کن فردا صبح لباس هات میرسن دستت و گیریمر هم میاد تا حاضرت کنه

÷ ممنونم آقای جئون

و بعد از تکون دادن سر واس جونگکوک از اتاق خارج شد و سمت اولین پرسنل که دید رفت.. کله آبی

÷ اتاقم کجاست

تهیونگ یه تای ابروشو بالا برد

_ من از کجا بدونم اخه اتاق تو کجاست

÷ بهم گفتن پرسنل میدونن اتاقم کجاست

_ من نمیدونم رکس رو میفرستم تا نشونت بده

÷ اوکی بهتره عجله کنی

تهیونگ برگشت تا سمت پله ها بره

÷ یادم نمیاد اجازه داده باشم بری

تهیونگ با شدت چرخید و با چشم غره به تایگو چشم دوخت

_ یادم نمیاد ازت اجازه خواسته باشم

÷ هی خدمتکار بهتره رفتارتو درست کنی

٪ بهتره هواست به حرفات باشه مرده جوان

یونگی از اون وره سالن غرید و توجه تهیونگ و تایگو رو جلب کرد

٪ هنوز یک ساعت نیست که اینجایی و هنوز اینجا هیچ کاره ای حق نداری به پرسنل دستور بدی و باید بگم حتی اگ بتونی اینکارو کنی تهیونگ جزو پرسنلی نیست که حق داشته باشی بهش دستور بدی

یونگی با عصبانیت گفت و تایگو یه تای ابروشو بالا داد

÷ و تو کی باشی...

٪ من مین یونگیم... ارباب دوم اینجا

÷ اوه.. م.. من خیلی متاسفم من شمارو نمیشناحتم

"Bullet"Where stories live. Discover now