فیکشن { گـرگـه مـاه }
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆
خیلی از افسانه حقیقت دارن... خصوصا افسانه ی﴿ گـرگـه مـاه ﴾
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆افسانه ها میگویند:
به هنگام زوزه ی آن گرگ ، ماه به رنگ خون در می آید
قوی ترین گرگ های تاریخ که تعداد آن ها حتی به انگشت های یک دست هم قادر نیست گـرگـه مـاه نام گذاری شدند
قبایل محلی معتقدن زوزه ی آن گرگ ماه را به خون میکشد و زیر سلطه ی خود میگرد
هیچ گرگی قادر به مبارزه و یا حتی مقابله با گـرگـه مـاه نیست زیرا قدرت او با هیچ گرگی قابل مقایسه نیست
ولیکن در هر 100 سال یک بار هم زوزه ی این گرگ شنیده نمیشود زیرا اون در هر هنگام بین مردم محفوظ بوده و هیچوقت چهره ی خود را آشکار نمیگردد
اون قادر نیست عاشق هیچ شخص دیگری جز جفت حقیقی و منتخب الاهه ماه شود
{ Moon Wolf }
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆
couple = { Vkook }
the writer = { 𝑳𝒐𝒗𝒓𝒊𝒕𝒂 }
genre = { Omegaverse، up to date، modern، romance، Angst، Smat، amperg، Royal ، time travel، historical
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆
راجب ژانر اصلیه این فیکشن حرف های زیادی دارم ولی فقط تو چند کلمه واستون توصیف میکنم.
این داستان دوتا ژانر اصلی داره و ژانر های اصلیش [ ژانر اول تاریخی و ژانر دوم بروزه}
یعنی هردو ژانر اصلی متضاد همدیگه هستن
تاریخی و سلطنتی
ـ
بروز و مدرنبنظرتون چطوریه که هردو ژانر اصلی متضاد همدیگه ان؟
آپلود این فیکشن به زودی تو همین اکانت واتپد، تلگرام، و اینستا شروع میشه.
منتظرش باشین
YOU ARE READING
"Bullet"
Fanfiction_Bullet_ گلوله_ _یه اسلحه زمانی خطرناک میشه که گلوله داشته باشه_ ـ ـ ـ [ اسـمـش هـفـت تـیر ولـی شـیـش مـاشـه داره] [ پـنـج تـا تـیـر ولـی یـک گـلـولـه ] [ پـنـج تـا سـانـحـه ولـی یـک مـرگ ] [ تـاریـخ نـحـس 2017 ] [ 25 سـپـتـامـبـر ] ـ ـ ـ جئون...