part =27

1.5K 120 3
                                    

Pt 27

                       ♕ گلوله ♕



وقتی چشماشو باز کرد سرش روی بازوی جونگکوک بود... جونگکوک هم مثل خودش خواب بود

نمیدونست چقدر خوابیده ولی وقتی چشمش به ساعت افتاد در کمال نا باوری ساعت 2 صبح رو نشون میداد

از بغل جونگکوک آروم خارج شد تا بیدارش نکنه... تشنش بود و میخواست بره آب بخوره

وقتی نیم خیز شد متوجه بوی شامپو بدن وانیلش شد... پس جونگکوک اونو حموم برده بود؟؟

مثل همیشه انقدر خسته بود که حتی یادش نبود کی جونگکوک اونو حموم کرده... لبخندی به خاطر مهربونیه پسر بزرگتر زد و از اتاق خارج شد

سمت آشپزخونه رفت و تو چند قدمیه آشپزخونه صدای پرسنل جدیدی که دختری جوون بود رو شنید... کنجکاو نبود دره گوشی وایسه ولی وقتی اسم خودشو از لب های دختر شنید نزدیکتر رفت تا ببینه داره راجب چی حرف میزنه

و صدای دختر شنید که داره از یکی اطاعت میکنه

* بله آقا..... حتما آقا چیزی که میخوایین انجام میشه

یعنی کی پشت تلفن بود؟؟ داشت از کی دستور میگرفت؟؟  یا اصلا اونی که پشت خط بود چه دستوری بهش میداد؟؟

* جلوتر رفت تا تصویر دختر رو ببینه... چاقویی تو دست دختر بود که دخترک با برق شرارت داشت بهش نگاه میکرد و نیشخند کثیفی روی لب هاش بود

* کارتون انجام میشه آقا.... بدون اینکه بفهمه با ماسک وارد اتاقشون میشم و این چاقو رو توی قلبشون فرو میکنم... اون جئون جونگکوک این دفعه نمیتونه از دستای من جون سالم به در ببره

وقتی اسم جونگکوک رو از لب های دختر شنید چند قدم عقب رفت که لاعث شد به گلدون گوشه ی اتاق بخوره و بیوفته.... دختر سریع سمتش برگشت و تلفن رو قطع کرد...

* اوه ارباب از کی اینجایین

_ از وقتی داشتی با اون زبون کثیفت اسم جونگکوکـم رو میگفتی

دختر نشخندی زد و چاقو رو دو دستش یه دور چرخوند

* مثل اینکه قبل اون جئون آشغال باید تورو خلاص کنم

سمت تهیونگ حمله ور شد ولی تهیونگ دست دختر رو که قصد داشت با چاقو به قلبش بزنه رو گرفت

اون دختر زور خیلی زیادی داشت ولی تهیونگ به خاطر اتفاقات اخیر خیلی بی جون شده بود

به خاطر کم خونی و زخم هایی ک داشت واقعا خیلی کم زور شده بود و این باعث میشد دختر هر لحظه چاقو رو بیشتر به سمت قلب تهیونگ متمایل کنه

* اوه فکر میکردم انقدر ضعیف شده باشی

_ هر چقدرم ضعیف شده باشم بازم اجازه نمیدم آسیبی به مرده من بزنی

"Bullet"Where stories live. Discover now