Pt 18
♕ گلوله♕
جونگکوک با دهانی نا باور به تهیونگ خیره شده بود
اون الان چی گفته بود؟؟ راند دوم؟؟؟؟؟؟؟؟؟
+ چ.. چی؟!
_ چیه چرا تعجب میکنی... عاه نگو با یه راند خوابید ( اشاره به عضو جونگکوک)
جونگکوک بازم با چشمای نا باور به تهیونگ خیره شده بود.... داشت به پرو بازی های پسر با نا باوری خیره بود
_ واقعا خوابید؟؟؟
تهیونگ دستشو دراز کرد و عضو جونگکوک رو توی دستش گرفت
_ ولی سالم به نظر میرسه ها
دستشو بالاتر آورد و سیکس پک های جونگکوک رو لمس کرد
_ نگو که با این همه عضله فقط توانایی یه راندو داری
جونگکوک واقعا باورش نمیشد این تهیونگ بود... درسته تهیونگ خیلی پرو و خیلیم تخس بود اما این ورژن از تهیونگ رو برای اولین بار دیده بود
_ یـــــــــا جونگکوک.... گوکی واقعا اون دیکت فقط برای یه راند جواب میده؟؟
+ نخیر بنده ملاحظه باسن مبارک شمارو که اولین بار بود به فاک میرفت و بدتر از اون اون ناله ها و درد هایی که کشیدی دارم ملاحضه تورو میکنم ولی انگار واقعا لایق ملاحضه نیستی
_ نیستم جونگکوک... حتی خواستار ملاحضه هم نیستم پس بیا ملاحضه نکنیم
+ واقعا باورم نمیشه.... تهیونگ !!!!!
_ جانم گوکی
+ دیگه نمیخوام ملاحضت رو بکنم
_ به جای ملاحضه پاشو خودمو بکن
جونگکوک دیگ این بار واقعا شوکه بود..... تهیونگ واقعا داشت با روح روان جونگکوک بازی میکرد و سد دفاعی اون رو میشکست
_ زود باش جونگکوکی فاک می
جونگکوک بازم روی تهیونگ خیمه زد
+ خودت خواستی کله آبی تخس
_ خودم خواستم و میخوام گوکی
جونگکوک بازم لب های تهیونگ رو شکار کرد و این بار وحشانه میبوسید و گاز میگرفت
وقتی لب پایینی تهیونگ رو گزید طعم خون رو توی دهنش حس کرد و لب های تهیونگ رو ول کرد
+ زخمیت کردم؟؟
_ نه گوکی... ادامه بده
جونگکوک لبخندی زد و با ولع لب های تهیونگ رو بوسید و سمت گرنش رفت
YOU ARE READING
"Bullet"
Fanfiction_Bullet_ گلوله_ _یه اسلحه زمانی خطرناک میشه که گلوله داشته باشه_ ـ ـ ـ [ اسـمـش هـفـت تـیر ولـی شـیـش مـاشـه داره] [ پـنـج تـا تـیـر ولـی یـک گـلـولـه ] [ پـنـج تـا سـانـحـه ولـی یـک مـرگ ] [ تـاریـخ نـحـس 2017 ] [ 25 سـپـتـامـبـر ] ـ ـ ـ جئون...