پارت 26
غرورشو کنار گذاشت و صدای بم مردونش پشت باند ها بلند شد
+ انجل... اومدم برت گردونم دلبرم.. میدونم که صدامو میشنوی تهیونگ، باید باهم حرف بزنیم.... دلم میخواست هنوزم میتونستم کله آبی تخس صدات کنم اما الان تو دلبر مو مشکیه گوکی هستی... بیا عزیزم... بیا حرف بزنیم
میکروفن رو روی میز انداخت و از اتاقک کوچیک پزیرش خارج شد
بین کسایی که اونجا بودن ایستاد و امیدوارانه چشماشو جای جای اونجا گذروند تا تهیونگ رو پیدا کنه
اما با ندیدنش دلهره و نا امیدی بهش طزریق شد
اگه تهیونگ نمیومد چی؟
اگه دلش از جونگکوک شکسته باشه چی؟
اگه دیگه نخوادش چی؟
اگه دیگه عاشقش نباشه چی؟ولی با صدای اون دلبر مو مشکی از خلع افکاراتش بیرون اومد و سمت صدا برگشت
_ گــــــــوکــــــــــــی
تهیونگ بود... دلبرش برگشته بود... نرفته بود...
داشت با چشمای خیس از اشک سمت جونگکوک میدویید که جونگکوک هم آغوشـشو براش باز کرد تا دلبرشو توی بغلش دفن کنه
با رسیدن تهیونگ بهش چشماشو بست و منتظر آغوش بهشتی پسر شد و لحظه ی بعد تن تهیونگ تو بغلش فرود اومد
یه آغوش پر از عشق صادقانه
یه آغوش پر از عشق مقدستهیونگ، جونگکوک رو بغل کرد و از ته گریه کرد
_ گوکی... جونگکوک.. مـ.. من.. معذرت میخوام.. من عاشقتم... لطفا منو ببخش جونگکوک...
جونگکوک لبخندی زد و موهای تهیونگ که دقیقا زیر چونش بود رو بوسید
+ بخشیدمت که اومدم با خودم ببرمت انجل
تهیونگ با شنیدن کلمه ی " انجل " از آغوش مرد بیرون اومد و بهش چشم دوخت
وقتی صدای جونگکوک تو باند ها پخش شد اصلا توجهی به کلمه ی " کله آبی تخس " نکرده بود....
حالا که فکرشو میکرد جونگکوک داشت از صفاتی که تهیونگ تو رویاش از هیولای عوضیش میشنید استفاده میکرد
_ جونگـ... جونگکوک.. تـ.. تو.. تو چطـ.. چطوری... چطوری..
جونگکوک وقتی دید تهیونگ حتی از شوک نمیتونه جملشو کامل کنه خودش دست به کار شد و گفت
+ مادربزرگم یه کارایی کرد... نمیدونم دقیقا چطوری اما... تمام اون چهار ماه رویایی که دیدی رو منم مثل یه فیلم تند جلوی چشمام دیدم
_ واسه همین اومدی؟؟
+ واسه احساس پاک و خالصانه ای که نسبت به من داری اومدم
تهیونگ لبخندی زد که با چشماش اشکیش تضاد جالب و کیوتی اینجا کرد
جونگکوک خم شد و بوسه ای روی لب های تهیونگ گذاشت و مماس لب هاش با صدای بمی گفت
YOU ARE READING
"Bullet"
Fanfiction_Bullet_ گلوله_ _یه اسلحه زمانی خطرناک میشه که گلوله داشته باشه_ ـ ـ ـ [ اسـمـش هـفـت تـیر ولـی شـیـش مـاشـه داره] [ پـنـج تـا تـیـر ولـی یـک گـلـولـه ] [ پـنـج تـا سـانـحـه ولـی یـک مـرگ ] [ تـاریـخ نـحـس 2017 ] [ 25 سـپـتـامـبـر ] ـ ـ ـ جئون...