"Bullet"

part =13

pt 13

                            ♕ گلوله ♕

+ خب حالا که دیگ برقا اومده و دیگ نمیترسی باید یه جایی برم زود میام از چیزیم نترس

_ داری کجا میری

+ یه جایی کار دارم

_ این وقت شب؟

+ الان داری ازم حساب پس میگیری؟؟

_ نه فقط میخوام بدونم زیر زمین کجاست

+ جایه خوبی نیست

_ از کجای این عمارت میشه به زیر زمین رفت؟

جونگکوک فقط ذهنش درگیر این بود ک چرا تهیونگ میخواد جایی ک تمام کثافت کاری و تمام قتل جناییت های جونگکوک اونجا بود رو ببینه اصلا کجای مکان زیر زمین واسش جذابیت داشت؟؟

اون مکان واقعا مناسب تهیونگ نبود جایی که بوی خون از صد متری خودنمایی میکنه و دیوار های اون زیر زمین کوفتی رو خون آبه پوشونده

+ چرا کنجکاوی که بدونی اصلا کجای اسم زیر زمین واست جذابیت داره

_ فقط همینجوری پرسیدم

+ زیاد راجب اون زیر زمین کنجکاو نباش تهیونگ

گفت و از اتاق خارج شد و سمت زیر زمین رفت

از داخل عمارت خارج شد و سمت حیات پشتی رفت... به جز جونگکوک و یونگی کسه دیگ ای آدرس زیر زمین رو نداشت و هیچکس نمیدونست از کجا وارد اونجا میشن

البته کسی هم به ذهنش نمیرسید دره اون مکان وحشتناک بین درخت هایی ردیفی کاشته شدن و پشتش یه مجسمه شیر بزرگ وجود داره باشه

جونگکوک بین درخت ها رفت و اون مجسمه ای که کسی باهاش کاری نداشت چون فک میکردن انقدر سنگین باشه که حتی ماشین های بزرگ هم نتونن اونو جا به جا کنن رو با یه حرکت سمت دیگه ای کشید چون محض رضای خدا هیچکس فک نمیکرد اون مجسمه دقیقا زیرش چهار تا لاستیک کوچیک برای حمل راحت تر داشته باشه

بعد از کشیدن مجسمه شیر دره قرمز رنگ زیر زمین ظاهر شد و جونگکوک بعد از زدن رمزش واردش شد

صدای قدم هاش رئشه به جون هر کسی که روی اون صندلی کوفتی بسته میشد مینداخت چون هرکسی به خوبی میدونست زیر زمین جئون جونگکوک کجاست و چرا افراد رو اونجا میبرن......

رو به روی صندلی ایستاد و کسی که به صندلی بسته شده بود رو تماشا کرد

در واقع این فرد به جونگکوک خیانت کرده بود و اطلاعات اسلحه های قاچاق رو فروخته بود

درسته این جریان هیچ آسیبی به جونگکوک نزد ولی تنها حرسش خیانت دیدنش بود

+ چرا اطلاعات رو فروختی؟