❌COMPLETE❌
ژانر : رومنس اجتماعی (سینما)
#1_larry #1_harry and the best #
Some people are going to leave, but that's not the end of your story. That's the end of their part in your story.
خیلی ها تو رو ترک می کنن، ولی این پایان داستان تو نیست. این پا...
✔های گایز از اونجایی که من خیلییییی وقت پیش ها گفتم دوس ندارم از دختران معروف فندام اسمی تو ففام بیارم پس , فکر کنم تیلور هم بهتره به جولی ساندر تغییر نام بده , تنکیو ✔
¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.
......................
لویی همراه زین از شلوغی عکاس ها و پاپ ها تا سرو صدای فن ها گرفته , به فضای اروم داخل ماشین پناه بردن
قبل اینکه زین بتونه حرفی بزنه لویی دستشو بالا آورد
:میدونم میدونم , ولی حقش بود
:تو غیر مستقیم بهش گفتی موز !
:من فقط گفتم اینکه هری موز دوست داره دلیل نمیشه همه زرد (بلوند) بشن
زین مثل همون لحظه داخل سالن که لویی اولینبار اینو به ساندر گفت باز زد زیر خنده
:خدای من ...
چند لحظه صبر کرد تا خنده اش تموم بشه و بعد گلوشو صاف کرد
:ولی از شوخی گذشته باید خودتو کنترل کنی لویی , اینطوری حتی اگه رسانه ها خفه خون بگیرن ,طرفدارا میفهمن داری از هری حمایت میکنی و از ساندر خوشت نمیاد
:چرا باید خوشم بیاد ? چون اهنگ فیلم و اون خونده ?!
:نه چون این یه جور حسادته و خب همه دنبال دلیلش میگردن
:سادس , دیگه جولی ساندر و نبینم , کاملا حالم خوبه
زین نگاهی به لویی کرد که کاملا جدی حرف های بچگانه اش و بزبون میاورد
:میای خونه ی من ?
لویی سرشو تکون داد و بعد عطسه ای که کرد دنبال دستمال توی جیباش گشت
:نه , باید خونه رو مرتب کنم اگه هری فردا برگرده مطمئنم ما باید تنها باشیم
:کامان , من میتونم نگاه کنم
:منحرف ... البته که من این لحظه هارو با کسی شریک نمیشم حتی تو دوست عزیزم
و باز عطسه کرد و هیچ دستمالی هم پیدا نکرد زین چشماشو چرخوند
:اخه تو تو جیبات دستمال میذاری که حالا دنبالشم میگردی ?