you're so reckless

1.8K 418 464
                                    

VOTE

تا چه حد واقعا ?

¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.


تا چه حد واقعا ?

...............

هری از پنجره بیرون رو نگاه کرد

:کی این مزخرفات و بخورد روزنامه ها میده ?

بن روزنامه ای رو که توسط هری رو میز پرت شد و ورداشت

:یک ساعت پیش خوندمش و میدونی که کاریش نمیشه کرد

:من گفتم کار کیه , نگفتم درستش کن

:میخوای کار کی باشه  ! میدونی چقدر سهام افزایش پیدا کرد از دوساعت پیش تا الان ?

:چرا هیچ وقت سیر نمیشن ! ... پیوستن هری استایلز به فیلم عشق بی پروا بخاطر اما واتسون ! ... خدای بزرگ پس بهم زدن با رینا بخاطر همین بود که سهام بالا بره , خیلی عالیه

بن بلند شد و کنار هری ایستاد

:شایعه همینطوری ساخته میشه , بهت گفتن باید باهاش کات کنی تا بهونه دست رسانه ها داده باشن

هری با عصبانیت موهاشو بهم ریخت

:واتسون ! ...وات د فاک

از جلوی پنجره کنار رفت , به ساعت نگاه کرد و سریع سمت در رفت

:دنبالم نیا

بن که داشت دنبالش میرفت وسط اتاق ایستاد و فقط کوبیده شدن در بهم رو دید

هری از خونه بیرون اومد و بدون توجه به اینکه چی پوشیده و قیافه اش چه جوریه سوار ماشینش شد و از خونه بیرون زد

شیشه های دودی ماشینش توی شب کمک زیادی به مخفی کردنش نمیکردن اما همینکه کسی نمیپرید جلوی ماشینش تا ازش امضا بگیره هم براش کافی بود

پشت چراغ قرمز سعی کرد به بوق های ممتد ماشین های کناری زیاد توجه نکنه
فقط برای جلوگیری از دردسر لبخند کوتاهی میزد و دستشو تکون میداد و به محض سبز شدن چراغ پاشو رو گاز گذاشت و از اونجا دور شد

مدام از آینه پشت سرو چک میکرد و با دیدن طرفدار هایی که تا قسمتی از راهو با گوشی های دستشون دنبالش میروندن سعی میکرد جوری از مسیر استفاده کنه که زودتر از شر طرفدار هایی که دنبالش افتادن خلاص بشه

Elegant AssassinDonde viven las historias. Descúbrelo ahora