I'm your victim

2.1K 383 423
                                    

VOTE 🌟

..........

🛇smut

برای نفس کشیدن لبای لویی رو رها کرد و کنار چونه اشو با لبهاش میک زد و دستشو از زیر تیشرت به نوک سینه های لویی کشید

لویی دستشو بالا اورد , فقط میخواست هری و لمس کنه و مهم نبود تو فشاری که به پلکاش میاورد و هیچ جا رو نمیدید , کجای هری رو به چنگ میاره

هری تی شرت لویی رو گرفت و بالا برد تا از تنش در بیاره
لویی دستاشو بالا برد و هری تیشرتشو رو زمین پرت کرد و دوباره لبهای لویی رو بوسید

دستاشو رو پوست نرم و صاف لویی میکشید و خودشو به پایین تنه ی لویی فشار میداد و همین باعث میشد لویی تو گلوش ناله کنه

سرشو کمی عقب آورد و به چشمای خیس لویی نگاه کرد اروم رو لباشو بوسید و بعد چونه اشو , سرشو پایین تر برد و گردن لویی رو با لباش خیس کرد , لباشو روی پوستش کشید

دست چپشو رو شکم لویی کشید و بعد آروم پایین و پایینتر برد
داخل شلوار لویی دستشو اروم روی عضوش کشید , لویی سرشو محکم تو بالشتش فرو برد و دندوناشو بهم فشار داد

:ه..هریی

هری یه لحظه ایستاد و زیر لب فاکی گفت

:خدای من صدات ...

لویی پلکاشو باز کرد و به هری که با دهن نیمه باز بهش زل زده نگاه کرد

:من .. اوووم

:صدات عالیه لویی , بازم ..صدام کن

لویی همونطور که پاهاشو رو تخت فشار میداد تا جلوی خودشو بگیره که خودشو به هری نماله سوال ذهنشو پرسید

:تو .. چرا اینکارو میکنی?

هری زیر شکم لویی رو بوسید

:I like it , since i saw you

:من گی نیستم

:منم نیستم شاید این یه استثناست ,بین من و تو لویی

هری دستشو محکم رو دیک لویی کشید و ناله ی لویی رو دراورد , اون میدونست لویی فقط داره تظاهر میکنه که گی نیست وقتی حتی با بوسیده شدن انقد سفت میشه اما نمیخواست مستقیم به اون پسر چیزی رو تحمیل کنه

دستشو زیر بدن لویی برد و کمر شلوارشو از پشت گرفت و اونو همراه باکسرش پایین کشید که باعث شد به دیک لویی گیر کنه و بخاطر دردش لویی بیشتر آه و ناله کنه

لویی تو تخت مدام تکون میخورد و دستشو رو دیکش میگرفت ولی هری دستاشو پس میزد

:فاک ... هرییی , این درد داره

لویی که دستاش تو دست هری بود واقعا نمیدونست چیکار کنه پس فقط التماس کرد که اونو از شر این درد خلاص کنه

Elegant AssassinDonde viven las historias. Descúbrelo ahora