Six seconds till' it's man down

951 286 78
                                    

عواقب حرف هایی که میزنیم , از خسارات به جا مانده از برخورد یک موشک با زمین بیشتره

وقتی چارلی بدون هیچ حرفی با دست های در هم گره شده وزنشو روی آرنج هاش انداخته و روی میز کارش به هری خیره شده بود

وکیل حقوقی شرکت وارد اتاق شد و برگه هایی رو روی میز گذاشت

:اینا رو مطالعه کنید , یه مصاحبه هم ترتیب داده میشه ... اگه بتونیم آزمایش مثبتی با اسم اقای استایلز بگیریم میتونیم کارمونو راحت تر جلو ببریم

هری اخم کرد و سرشو بالا گرفت

:داری در مورد چی حرف میزنی?

چارلی نفس عمیقی کشید و از جاش بلند شد

:واضح نیست ? ... هری تو قرارداد امضا کردی تو به این شرکت , به من به تمام قواعد متعهدی بعد سر خود میگی عاشق شدم ? چه عشقی ! تو نمیدونی هر حرفی که میزنی چه عواقبی روی سهام شرکت داره ? زندگی شخصیت و برای خودت  نگه دار , به من هیچ ربطی نداره عاشق کی شدی ولی حق نداری گند بزنی به پروژه های شرکت

:من متوجه ام چارلی , متاسفم اما این اتفاقیه که افتاده

:نه اصلا هم اینطور نیست , گندی که زدی و جمع میکنی و تا اخر قراردادت کارتو ادامه میدی , بعدش تصمیم بگیر که بخوای همه چی رو از دست بدی یا عاقل باشی و مثل همه ی سلبریتی ها رازتو نگه داری

هری که باورش نمیشد داره چه حرف هایی رو میشنید
دستشو تو موهاش برد و با کلافگی چشم هاشو بست

:برگه ها رو بخون و برو به آزمایشگاه , نتیجه ی الکلت که مثبت بشه حرف هایی که تو کنفراس زدی رو میتونیم ماست مالی کنیم

:اما اون حرف ها واقعیت زندگی منه

چارلی انگشت اشاره اشو سمت هری گرفت

:واقعیت و ماله بکش هری استایلز

و با عصبانیت از اتاق بیرون رفت و هری رو همراه وکیل و برگه های روی میز تنها گذاشت .

................

ساندر داخل استودیو روی صندلی نشست و پاشنه ی کفششو با حالتی عصبی روی کفپوش سنگی میکوبید

:متاسفم ما نمیتونیم دیگه رکوردی داشته باشیم , تمام فعالیت هات تعلیق شدن جولی

:بار هزارمه که داری این مزخرفات و به من میگی ... این یه اهنگ در اعتراض بی بی عدالتیه , اونا من و محکوم کردن اونم به ناحق ... تو چطور آدمی هستی

:جولی ما دوست هم بودیم اما از وقتی روزنامه هارو خوندم واقعا مطمئن نیستم تورو درست شناختم یا نه

:چی?

از روی صندلی بلند شد و سمت جیمز رفت

:تو اراجیف یه مشت عقده ای و باور میکنی? اونایی که به پاشنه ی کفش منم نمیرسیدن , حالا که یه احمق دروغگو برام پاپوش درست کرده مثل مور و ملخ ریختن سرم

Elegant AssassinOù les histoires vivent. Découvrez maintenant