VOTE
🌟🌟🌟
........هری روزنامه رو لوله کرد و پرت کرد رو میز جلوی بن
:این چیزیه که میخواستین?
بن نگاهی به روزنامه کرد , سه و ته بود پس سمت خودش چرخوندش
:هری استایلز رابطه اش را با دختر میلیاردر بهم زد , چه کسی در فیلم جدید او باعث این جدایی شد ... اما واتسون طلاق در فیلم , رابطه در واقعیت !
بن روزنامه رو رها کرد و لپتاپشو خاموش کرد
:تو با رینا اصلا خوب نبودی این زیاد خوب نبود
:من با اما واتسون سر قرار نمیرم
بن از جاش بلند شد و نگاهی به ساعتش کرد
:راستش اصلا تو برنامه نیست , مدیر های اتاق فکر در مورد یکی از نوه های میکل دارن تحقیق میکنن
هری چشماشو چرخوند و آخرین دکمه رو هم بست کتشو مرتب کرد و از جلوی آینه کنار رفت
:دلم میخواد یه بار بجای دخترای سرمایه گذارا یه گدا تو خیابون پیدا کنم
:تنوع جالبیه ولی یه گدا یه کنه اس هری , تو که نمیخوای باج بدی یا ازدواج کنی ?
:ازدواج! فکر کنم در آخر من فقط لقب یه دختر باز رو بگیرم ... لویی اومده?
بن نگاهی به چارت دستش کرد و درو باز کرد
:امروز سکانسی نداره , ولی تو و واتسون تا شب اینجایین:باهاش قرار شام دارم
هری از اتاق بیرون رفت , بن درو بست و دنبالش راه افتاد
:چیزی هست که به من بگی?
:بعنوان کسی که فعلا از کثافت کاری های هالیوود دور مونده , حس میکنم به حرف زدن باهاش نیاز دارم و اینکه خیلی بامزه اس
بن لبخندی زد و دکمه ی آسانسور رو فشار داد
:پس سرگرمی جدیده , خوش بگذره
هری پوزخندی زد و به اون گربه ی عجیب و غریب فکر کرد
...................
لویی روی تخت غلت خورد و دستاشو رو سرش گذاشت
:محض رضای خدا بس کن سرم درد گرفت
باب محکم زد رو باسن لویی
:آییی , درد گرفت مگه مریضییییی
دستشو رو باسنش کشید تا دردشو کمتر کنه
باب کنار لویی رو تخت نشست
:درسته امروز آفیش نیستی ولی نباید تا لنگ ظهر بخوابی که چند تا فتوشات داری:چی ! امروز? کامان من برای شام قرار دارم
:تا عصر تموم میشن حالا عجله کن آماده شو , تا ده دقیقه ی دیگه پایین باش , دیر کنی بدون صبحانه میبرمت
YOU ARE READING
Elegant Assassin
Fanfiction❌COMPLETE❌ ژانر : رومنس اجتماعی (سینما) #1_larry #1_harry and the best # Some people are going to leave, but that's not the end of your story. That's the end of their part in your story. خیلی ها تو رو ترک می کنن، ولی این پایان داستان تو نیست. این پا...