کیا وارد خونه شد و با دیدن زنجیر بسته شده به قلاده قهوهای اعتراض کرد.
-مادری؟ چرا ولفم رو میبندی؟ کلافه میشه. بعد باهام قهر میکنه.
جلو رفت و زنجیر رو باز کرد و صدای مادربزرگش رو از روی ایوانِ خونه شنید.
-اولاً سلام. دوماً بازش نکن. آلاله میترسه.
تن کیا یخ زد. این جمله یعنی کاووس و خانوادش توی خونه نشستن و بوی دردسر میاد.
آهی کشید و جواب داد.-سلام... سلام برسون. من باید برم. فعلاً که مهمون داری نمیتونیم کتابخونه رو تمیز کنیم. من رفتم.
-صبر کن. شما تشریف بیار بالا. به من قول دادی کمک کنی. پسر قشنگم با آلاله و کیوان باهم تمیز میکنین.
-ولی... اصلا باید برم شرکت پژوه. پدری خبر داره.
-بعداً میری. بیا بالا.
لحن ملایم و آروم مادربزرگش مجبورش کرد وارد عمارت بشه.
دید که کیوان با لبخند روی مبل نشسته و خواهرش دست به سینه نگاهش میکنه.آلاله چشم های قهوهای و موهای پر کلاغی داره و تا زیر گوشش کوتاهشون کرده. پوستش به سفیدی برفه و لب های سرخ داره.
تیشرتی با علامت گروه بلک پینک پوشیده و دور کمرش پیراهن مردونهی چهارخونهای رو گره زده. شلوار جین زاپ دار پوشیده و با سمت راست دهنش آدامس میجوه.
با نفرت و عصبانیت به کیا نگاه میکرد و میدونست تموم دردسر روزش بابت این برادرِ دور افتادهی احمقشه.
به نظرش سارا خوشبختره که مادرش متفاوته و مجبور نیست به زور مادربزرگشون با کیا سر و کله بزنه.
هرچند که اون راه های فرار از دست مامانبزرگشون رو بلده. دخترهی خوش شانس. حداقل مادرش زندست...
کیا لبخند نصفه و نیمهای زد و کپسول اکسیژنش رو از روی دوشش برداشت و روی زمین گذاشت.
آلاله مطمئن بود تمام این کارهاش از تظاهر و جلب توجهه. اون سالمه ولی بازیگر خوبیه. حرفی که همیشه پدرِ مهربون و عاقلشون میزد.
کیا حس خوبی به خواهر و برادرش نداشت. پسری که خودش رو قویتر از بقیه میبینه و دختری که با وجود بزرگتر بودن ازش هنوز شبیه نوجوانها رفتار میکنه.
شاید کیا زود به بلوغ رسیده.
میدونه که آلاله دختر لوسِ پدرشه و با چشم بسته به حرفش گوش میده پس توی ذهن اون هم کیا یه قاتله.سعی کرد یه راه فرار پیدا کنه.
-مادری یه هویی پیش اومد. واقعاً باید برم. خودم میام و کل کتابخونت رو تمیز میکنم ولی... باید برم.
-شما هیچ کجا پات رو نمیذاری و همین جا میمونی.
-کارم مهمه.
YOU ARE READING
کفن پوش
Romance[COMPLETE]by saba2079 ((میگن اگه چهل نفر کفن یکی رو امضا کنن میره بهشت. ولی من میگم اگه تو کنارم باشی دنیام بهشت میشه.)) اگه از رمان گی فارسی خوشتون میاد یه سر بزنید♡