15

1.3K 250 50
                                    

کیا وارد خونه شد و با دیدن زنجیر بسته شده به قلاده قهوه‌ای اعتراض کرد.

-مادری؟ چرا ولفم‌ رو میبندی؟ کلافه میشه. بعد باهام قهر میکنه.

جلو رفت و زنجیر رو باز کرد و صدای مادربزرگش رو از روی ایوانِ خونه شنید.

-اولاً سلام. دوماً بازش نکن. آلاله میترسه.

تن کیا یخ زد. این جمله یعنی کاووس و خانوادش توی خونه نشستن و بوی دردسر میاد.
آهی کشید و جواب داد.

-سلام... سلام برسون. من باید برم. فعلاً که مهمون داری نمیتونیم کتابخونه رو تمیز کنیم. من رفتم.

-صبر کن. شما تشریف بیار بالا. به من قول دادی کمک کنی. پسر قشنگم با آلاله و کیوان باهم تمیز میکنین.

-ولی... اصلا باید برم شرکت پژوه. پدری خبر داره.

-بعداً میری. بیا بالا.

لحن ملایم و آروم مادربزرگش مجبورش کرد وارد عمارت بشه.
دید که کیوان با لبخند روی مبل نشسته و خواهرش دست به سینه نگاهش میکنه.

آلاله چشم های قهوه‌ای و موهای پر کلاغی داره و تا زیر گوشش کوتاهشون کرده. پوستش به سفیدی برفه و لب های سرخ داره‌.

تیشرتی با علامت گروه بلک پینک پوشیده و دور کمرش پیراهن مردونه‌ی چهارخونه‌ای رو گره زده. شلوار جین زاپ دار پوشیده و با سمت راست دهنش آدامس میجوه.

با نفرت و عصبانیت به کیا نگاه میکرد و میدونست تموم دردسر روزش بابت این برادرِ دور افتاده‌ی احمقشه.

به نظرش سارا خوشبختره که مادرش متفاوته و مجبور نیست به زور مادربزرگشون با کیا سر و کله بزنه‌.

هرچند که اون راه های فرار از دست مامان‌بزرگشون رو بلده. دختره‌ی خوش شانس. حداقل مادرش زندست...

کیا لبخند نصفه‌ و نیمه‌ای زد و کپسول اکسیژنش رو از روی دوشش برداشت و روی زمین گذاشت.

آلاله مطمئن بود تمام این کار‌هاش از تظاهر و جلب توجهه. اون سالمه ولی بازیگر خوبیه. حرفی که همیشه پدرِ مهربون و عاقلشون میزد.

کیا حس خوبی به خواهر و برادرش نداشت. پسری که خودش رو قویتر از بقیه میبینه و دختری که با وجود بزرگتر بودن ازش هنوز شبیه نوجوان‌ها رفتار میکنه.

شاید کیا زود به بلوغ رسیده.
میدونه که آلاله دختر لوسِ پدرشه و با چشم بسته به حرفش گوش میده پس توی ذهن اون هم کیا یه قاتله.

سعی کرد یه راه فرار پیدا کنه.

-مادری یه هویی پیش اومد. واقعاً باید برم. خودم میام و کل کتابخونت رو تمیز میکنم ولی... باید برم.

-شما هیچ کجا پات رو نمیذاری و همین جا می‌مونی.

-کارم مهمه.

کفن پوشМесто, где живут истории. Откройте их для себя