خیلیاتون میدونید که لاست اولین فیکی بود که من تو کارنامه ی نویسندگیم ثبتش کردم.
در اصل لاست به طرز عجیبی آمیختگی افکار درهمم با داستانی بود که دلم میخواست براتون بنویسمش.
تموم کردنش برای خودم خیلی سخت بود با اینکه مسیرش رو تا انتها میدونستم؛ اما به هر حال به پایان رسوندمش در حالی که نتونستم از فضا و شخصیت هاش دل بکنم.
چانیول کسی بود که برای تکیه گاه بودن وارد زندگی بکهیون شده بود؛ کسی که از اول ماجرا عاشق بود. اما اون هم مثل همه نقص هایی داشت که باعث اشتباهاتش میشد.
بکهیون کسی بود که از بچگی آسیب دیده بود و ناخودآگاه با خودش ترس ها و وهم هایی رو حمل میکرد که دلش نمیخواست بقیه رو ازشوم مطلع کنه.
داستان در عین روتین بودن فراز و نشیب های زیادی داشت که امیدوارم دوسش داشته باشید.
و خب خودم نقص هایی رو توی قلمم احساس میکنم که به خاطر وقفه طولانیم توی نویسندگی بود و امیدوارم در آینده بهتر بشن.
حالا از فاز آدم سرسنگین و مودب بودنه بخوام در بیام...
دوسش داشتید؟
نقص های کار قابل نادیده گرفتن بود؟
ارتباط تونستید بگیرید باهاش؟
و اینکه جااان جدتون غلط املایی اگر هست بهم بگیدا، من خیلی دستم به غلط نوشتن میره هزار بارم چک کنم خودم نمیفهمم😂
شاید اگر حمایتا به یه حد خاصی برسه یه افتر استوریم براتون بزنم؛ میتونید در مورد این نظرتونو بگید بهم به هر حال...
اگر هر حرفی دارید اینجا بهم بزنید؛ من حتما میخونمشون:)
خیلی ممنونم که منو توی این کار همراهی کردید و قوت قلبم بودید:)
یه عالمه دوستون دارم
یا نه...
سه هزار تا دوستون دارم♡
.CC.
دیلیم:
¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.
ESTÁS LEYENDO
LOST' ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ
Romanceنام فیک: گمشده/Lost کاپل: چانبک ژانر : درام_عاشقانه، انگست، اسمات ~ بیون بکهیون، آیدلی که تمام گذشتش غرق یه سیاهی بزرگه... به قدری بزرگ که توش گمشده و راه نجاتش تنها دست هاییه که به سمتش دراز شده و میخواد که نجاتش بده اما... چی میشه اگر یک روز سایه...
