نباید اجازه میداد تسلیم موج احساسات شود، دوست داشتن جیانگ یک چیز بود و بودن کنارش در هنگام هست چیز دیگری.
هاشوان آب دهانش را قورت داد، بوی شیرین امگا کم کم مستش میکرد. نالهی ضعیفی از میان لبهای جیانگ بیرون دوید. ناله لرزهای به اندام هاشوان انداخت. میخواست به خود یادآور شود نباید تسلیم شهوت شود، اما این شهوت نبود، عشق بود. میلش برای داشتن آن امگا نه از روی شهوت بلکه از عشق بود.
: میرم لیانگ رو بیارم، میگم دارو بیاره
جیانگ سر تکان داد: هاشوان، بمون
شنیدن نامش از زبان صاحب قلبش وجودش را در آتش خواستن میسوزاند.
: ولی…
جیانگ لبخند کمرنگی زد: میخوام با تو تجربهش کنم
پاهای لرزانش او را به جیانگ رساند، مقابلش زانو زد و تلاش میکرد هوشش را از دست ندهد.
: ممکنه بعدش پشیمون بشی
جیانگ سر تکان داد و به بازوی آلفا چنگ زد: اگه تو باشی پشیمون نمیشم
آخرین طنابی که هاشوان را به مقاومت کردن وصل کرده بود با تک تک آن واژهها پاره شد.
بزمی از بوسه و ناله در آن غار برپا بود. با پایین تنهی برهنه در هم یکی شده بودند.آنقدر زمان نداشتند که کاملا عریان شوند. وسوسهی اینکه بار دیگر هم چنین تنهایشان را یکی کنند در پس ذهنشان پررنگ میشد.
هاشوان نشسته بود و دستانش را دور کمر جیانگ حلقه کرده بود، در حالی که امگا روی آلتش حرکت میکرد. فکر اینکه فرمانروا بارها چنین لذتی را از جیانگ گرفته بود، چون شمشیری از خشم بر جان هاشوان فرود میآمد.
دلش میخواست دندانهایش را در آن گردن زیبا و کشیدهی پسر فرو کند و او را برای خود علامتگذاری کند اما این حقیقت که آن تن قرار بود در مقابل چشمان فرمانروا عریان شود، مانعش میشد.
لبهاشان روی هم تکان میخورد و امگا با قدرت بیشتری روی آلت آلفا حرکت میکرد. میدانست نباید درون امگا خالی شود اما هیچکدام قصد جدایی نداشت. هاشوان با میل نات کردن جیانگ میجنگید و نالههای پسر دیگر بیشتر میشد.
نفسهاشان تند و افسارگسیخته از لبهاشان میگریخت. هاشوان لباسش را مرتب میکرد و جیانگ به آنچه هاشوان درونش خالی کرده بود، میاندیشید. هاشوان خم شد و بوسهای به پیشانی عرق کردهی جیانگ کاشت.
:میرم لیانگ رو میارم، بهش میگم برات دارو بیاره و لباس تا حمام کنی
جیانگ با لبخند کمرمقی سر تکان داد. هاشوان میترسید به چشمان پسر بنگرد و رگههای پشیمانی را ببیند.
YOU ARE READING
in your arms (Completed)
Fanfictionبادبزنی باز می شود خونی می ریزد رقاصی می رقصد عشق به یک امگا کشوری را به آتش می کشد خیانت عشق حسرت انتقام زوج ها : ییژان، جیشوان شخصیت ها: شیائو ژان، وانگ ییبو، وانگ هاشوان، سونگ جیانگ، یوبین