part 34

503 177 28
                                    


In Your Arms

ژانر: عاشقانه، اسمات، تاریخی، امگاورس

نویسنده: zahrasuju30

زوج ها: ییژان، جیشوان

شخصیت ها: شیائو ژان، وانگ ییبو، وانگ هاشوان، سونگ جیانگ، یوبین

کانال  :@Yizhan_hub



قسمت  سی و چهارم 

نور خورشید روی تن‌های عریانشان می‌نشست. نسیم از لای پنجره‌ی چوبی داخل می‌دوید. ییبو با احتیاط انگشتش را روی پوست ژان می‌کشید. دیشب آن‌قدر غرق لذت و هیت شده بود که متوجه نشده بود پوست برنزه‌‌ی آلفا پر از جای زخم بود. او یک جنگجو بود و داشتن این همه جای زخم روی پوستش عادی بود. ییبو انگار که داشت یک نقاشی را لمس می‌کرد دستش را روی آن یادگارهای به جا مانده از جنگ می‌کشید. خوشحال بود ژان با وجود تمام این زخم‌ها زنده مانده بود. 

انگشتانش پایی رفت و روی موهای زیر ناف ژان متوقف شد. لب گزید، هر چیزی را درباره‌ی این مرد دوست داشت. ژان تکانی خورد، ییبو به صورت مرد چشم دوخت اما انگار ژان هنوز بیدار نشده بود. 

آهی کشید، احساس می‌کرد اگر تکان بخورد درد شمشیرش را درون تنش فرو می‌کند، دیشب دردی احساس نکرده بود اما حالا با هر تکان درد توی کمرش می‌خزید. 

پلک ژان تکان خورد و آرام باز شد. با دیدن صورت ییبو لبخند زد، کمی جلو رفت و دستش را دور کمر پسر حلقه کرد

: خوبی؟ 

ییبو چشم بست، به یک‌باره احساس شرم روی پوستش خزیده بود و توی قلبش ته‌نشین شده بود. پیشانی‌اش را به سینه‌ی ژان چسباند. انگشتان ژان روب پوست رنگ پریده‌ی پسر حرکت می‌کرد. 

:درد داری؟ 

ییبو سر تکان داد، ژان نفس عمیقی کشید و عطر موهای پسر را به ریه‌هایش کشاند. سکوت آرام آرام و لایه لایه اطرافشان جمع شد، اما آزاردهنده نبود. به صدای کوبش قلب هم گوش می‌دادند و با حرکت انگشتانشان روی پوست یکدیگر گرمای دیگری را حس می‌کردند. 

:خوشحالم

بالاخره این ژان بود که سکوت را شکست. لب ییبو به هلال لبخندی بالا رفت. 

:منم 

واژه‌هایی که به هم می‌گفتند کوتاه اما پر احساس بود. در مدت کوتاهی به درک عمیقی از قلب هم رسیده بودند انگار که سال‌ها پیوندی بین قلب‌هایشان داشتند. 

ییبو نفس عمیقی کشید، هنوز باقی‌مانده‌ای از هیتش احساس می‌کرد اما برای آرام شدن نیازی به رابطه‌ی جنسی نداشت بلکه ماندن در آغوش هم تنها چیزی بود که می‌خواست. 

نفس‌های ژان را روی گوشش احساس کرد، لرزه‌ای به تیره‌ی پشتش افتاد. 

:می‌شه ازت بخوام رات منم کنارم باشی 

in your arms  (Completed) Where stories live. Discover now