Sexy Master 🍷💙•Vkook

Fuck You -2-

کولمو انداختم پایینو با چشمای نیمه باز روی صندلی لش کردم.
-اخه کدوم خری ساعت 8 صب کلاس ادبیات میذاره؟
رز روی صندلی کناری نشست و کتابشو در اورد.
-خودت این کلاسو برداشتی جانگکوک!
با اخم برگشتم سمتش.
-چون فکر میکردم این عوضی راحت تر از چوی کونی بهم نمره میده.
بلند خندید و به شونم زد.
-اگه این ترمم ادبیاتو بیفتی واقعا خنده دار میشه.
با پوزخند دوباره روی صندلی لش کردم و فلشمو از جیب سوییشرتم در اوردم.
-نگران نباش. اینبار یدونه نخاله پیدا کردم که در عوض یه مقدار پول بجام تحقیقمو انجام بده.
صفحه ی مورد نظرشو باز کرد.
-ولی من حس خوبی ندارم.
شونمو بالا انداختم.
-اون احمق نمیتونه منو بندازه.
بعد از پنج دقیقه کلاس با دانشجوها پر شد و عقربه ی ساعت دقیقا روی عدد هشت قرار گرفت.
در مخصوص ورود اساتید باز شد و کیم با قدمای مغرور وارد کلاس شد.
توی ذهنم بهش فاک دادم.
(لابد فکر کرده اون ادبیات کصشرش خیلی درس مهمیه.)
صداشو صاف کرد و بم بودنشو به رخ ما کشید.
-خب دانشجوهای عزیز، مطمئنم میدونید که فرصت ارائه پروژه هاتون تموم شده. حالا اسم هر کدوم شما رو که خوندم لطفا بیاد سر تخته و نتایج تحقیقشو ارائه بده.
وات د فاک؟ مگه قرار بود ارائه بدیم؟
با شوک برگشتم سمت رزی.
-حالا چه گوهی بخورم؟ من هیچکدوم این کصشرای داخل فلشو بلد نیستم.
رز کمی فکر کرد. با صدای ارومی جواب داد.
-به یه بهونه بپیچ و برو دستشویی. نمیدونم خودتو به مریضی بزن..
لبخند شیطانی زدم.
(من خودم متخصص اینکارم بیب.)
سعی کردم صدامو بیحال کنم. دستمو بالا بردم تا توجه کیم بهم جلب شه.
-استاد میشه برم بیرون؟
کیم با دیدن قیافه ی بیحالم سر تکون داد و به در اشاره کرد.
(لاشی حتی زحمت حرف زدنم به خودش نداد.)
از خدا خواسته از جام بلند شدم که صدام زد.
-آقای جئون.
رنگ صورتم پرید. برگشتم سمتش.
-بله استاد؟
دستشو دو طرف میزش گذاشت و کمی به جلو خم شد.
-لطفا بعد از تایم کلاس بیاید دفترم. باید درباره ی موضوعی صحبت کنیم.
با تعجب سرمو تکون دادم.
______________________________________

استاد جذاب و فاکیمون کیم ته هیونگ 👩‍🦯💦💜