Fuck You -1-

24.5K 1.6K 149
                                    

با غرور پامو تو سالن مطالعه دانشگاه گذاشتم و دنبال رزی گشتم. قرارمون ساعت 7 بود و من طبق معمول نیم ساعت دیر کرده بودم.
بالاخره قیافه ی اخمالوش مشخص شد. مشت محکمی به بازوم زد.
-معلوم هست کجایی؟ یک ساعته منو اینجا کاشتی.
اخم ریزی کردم و بازومو مالش دادم.
-اولا یک ساعت نه، نیم ساعت. دوما تو که میدونی سرم شلوغه.
چشم غره ای رفت و دستمو کشید.
-اونقدر میشناسمت که بدونم بخاطر اخلاق گندته که انقد بقیرو منتظر میذاری.
( خب راست میگفت. این اخلاق منه. از نظر من همه ی ادما از من کمتر و کوچیکترن. حتی چند باری هم مشاوره رفتم اما نظرم تغییری نکرد. از نظر من بقیه ی ادما یه مشت موجود بدرد نخورن... البته بجز خانوادم و تنها دوستم رزی. برای همین همیشه سر قرارام دیر میکردم و بقیه رو منتظرم میذاشتم. یجوری حس میکردم باید اینکارو کنم.)
رز کتاب قطوری از طبقه برداشت و تو بغلم پرت کرد.
-باید بخونیش.
با چشمای گشاد شده کتابو ورق زدم.
-وااااات؟ اما این کوفتی 420 صحفس.
شونه هاشو بالا انداخت و کتاب خودشو برداشت.
-استاد گفته موضوع تحقیقت اینه.
کتابو روی میز کتابخونه پرت کردم.
-از همون اولم میدونستم اون حرومزاده باهام لج کرده. مطمئنم خود مادرفاکرشم یبار این کتابو نخونده.
رز آروم خندید.
-برای همین داده تا تو روش تحقیق کنی دیگه.
با اخم صندلی رو عقب کشیدم و روش نشستم. گوشیمو در اوردم و رفتم تو کاکائوتاک.
مطمئنا صحبت کردن با دخترای هات کره ای برام بیشتر جذاب بود.
رز با تعجب غر زد.
-نمیخوای بخونیش؟
پوزخند زدم.
-میدم یکی از بچه های احمق کلاسمون انجام بده. مخ من برای حفظ کردن این کصشرا جا نداره.
همونطور که داشت خودشو با کتابش خفه میکرد غر زد.
-اخر یروز سر همین کارات بفاک میری.
با تعجب سرمو بالا اوردم.
-چرا؟
تو چشمام خیره شد.
-چون استاد کیم سر درس ادبیات با کسی شوخی نداره!
پوزخند زدم و انگشت فاکمو بالا اوردم.
-کیم بیاد اینو بخوره. بهرحال به نفعشه که منو پاس کنه مگرنه بلایی سرش میارم که دیگ نتونه رو دو تا پاش راه بره.
______________________________________

 ______________________________________

Oops! Bu görüntü içerik kurallarımıza uymuyor. Yayımlamaya devam etmek için görüntüyü kaldırmayı ya da başka bir görüntü yüklemeyi deneyin.

عکس کوکیمون جهت لذت شما 🙂😂💜

Sexy Master 🍷💙•VkookHikayelerin yaşadığı yer. Şimdi keşfedin