بکهیون پنجره اتاقش رو بست و با نگاه غمگینی سمت مرد چرخید.
- همه اون بیرون جمع شدن
چانیول آروم سر تکون داد و مقابل رهبر ایستاد.
- این خواسته خودت بود.
- پشیمون نیستم. فقط یکم امیدوار بودم اون گرگهایی که برای برکناری من تو کاخ جمع شدن، بخاطر کارهایی که براشون انجام دادم بهم مهلت بدن. اما بلافاصله بعد از پخش شدن خبر، حتی نخواستن مطمئن بشن درسته یا غلط... اومدن که منو برکنار کنن.
چانیول صورت مرد رو بین انگشتهاش گرفت و به چشمهای خوش حالتش خیره شد.
- هیچکس نمیتونه این جایگاه رو ازت بگیره. من نمیذارم کسی بهت آسیب بزنه.
رهبر لبخند تلخی زد و بیدرنگ تو بغل مرد فرو رفت. چان با عشقی از عمق وجودش بازوهاش رو دور جثه کوچیک بکهیون حلقه کرد. لبهاش رو نزدیک گوشش برد و با ملایمت زمزمه کرد:
- میخوام حالا که این فرصت رو دارم ازت یه چیزی بخوام.
بکهیون صورتش رو کمی بالا گرفت و به مرد چشم دوخت.
- چی؟
- هیچوقت نمیتونستم این درخواست رو ازت داشته باشم چون تو برتر از من بودی. شاید الان نامردی باشه اما یه چیزی تو قلبم بهم میگه باید از این زمانی که دارم استفاده کنم.
بکهیون تا حدودی خواسته مرد رو حدس میزد. لبخند محوی زد و پلکهاش رو آهسته رو هم گذاشت.
- بگو.
چانیول نفس عمیقی کشید و قبل از لب باز کردن، نوک بینی مرد رو بوسید. کمی مکث کرد و با یه نفس عمیق گفت:
- جفت دائمی من میشی؟ میشه به عنوان یه جفت کنارم بمونی؟
بکهیون سرش رو روی سینه چپ مرد گذاشت و با دقت به صدای تند قلبش گوش داد. با چشمهای بستهای که قصد باز کردنشون رو نداشت لب زد:
- جفتت میشم. تا ابدیت.
چانیول با ذوق وصف نشدنی لبهاش رو تو دهنش برد. ریز خندید و صداش به گوش بکهیون رسید. رهبر سرش رو بالا برد و متوجه گوشهای سرخ مرد شد.
- خجالت کشیدی؟
چانیول سریع سرش رو دو طرفش تکون داد.
- نه... نه خجالت نکشیدم.
بکهیون گوشهای مرد رو بین انگشتهاش گرفت.
- دلت میخواست خودت این درخواست رو از کسی بکنی، ولی عاشق من شدی و دیگه نتونستی به عنوان یه آلفا ازم بخوای جفتت باشم. چون من یه آلفای خون خالص بودم که ازت برتری داشت؛ ولی این اتفاق، حداقل این فرصت رو بهت داد تا کاری رو بکنی که دلت میخواسته.چانیول لبخند خجلی زد و سرش رو خم کرد.
- میدونم بدجنسی کردم.
YOU ARE READING
"Metanoia" [Complete]
Werewolf•¬کاپل: کایسو | چانبک •¬ژانر: گرگینه ای | ماوراطبیعی | انگست | اسمات •¬خلاصه: همه چیز جمع شده بود توی یه رستوران قدیمی که مشتریای ثابت خودش رو داشت و بیشتر اوقات خلوت بود. یه رستوران که به وسیله افراد عجیبی گردونده میشد که فقط به ظاهر میتونستن کن...