Zhan POV
مقابل چشم های متعجب خدمتکارهای عمارت دستم رو همراه خودش به سمت مقصد نامعلومی میکشید.
وقتی من رو هم داخل اتاق برد، چشمهام از تعجب گرد شد.
این دومین باری بود که اتاقش رو میدیدم... اولین بار فردا صبحِ شبی بود که پدرم من رو زد و من از دستش فرار کرده، به ییبو پناه آورده بودم.
قبل اینکه فرصت کنم نگاهی به اتاق بندازم، یببو دستم رو کشید و روی تخت پرتم کرد.
به سرعت روی پاهام نشست و دست چپش رو دور گردنم حلقه کرد.- پس تقاص کسی که به چیزی که مال منه دست بزنه مرگه؟ از کی انقدر شجاع شدی که یه نفر رو بکشی شیائو ژان؟
فشار زیادی به گلوم وارد نمیکرد پس به راحتی جوابش رو دادم:
- از لحظهای که قبول کردم طرف تو باشم خودم رو آماده چنین چیزی کردم. مردن آدمها هم چیزی نبود که قبلا ندیده باشم.
- پس برای شجاعتی که به خرج دادی جایزهای هم میخوای؟
دستم رو که تا الان کنار بدنم بی حرکت افتاده بود، بالا آوردم. با چشمهاش مسیر دستم رو دنبال میکرد. وقتی یقه کتش رو گرفتم و از توی جیبش باکس فلزی سیگار رو بیرون کشیدم، تعجب کرد.
شاید انتظار داشت دستش یا خودش رو کنار بزنم اما چرا باید گرمای دوس داشتنی دستش یا سنگینی تنش رو کنار میزدم؟ مگه هر شب با تصور اینها به خواب نمیرفتم؟
سیگاری از توی باکس فلزی بیرون کشیدم.- برام روشنش کن.
دست آزادش رو بالا آورد و از توی اون یکی جیبش فندک نقرهای رنگش رو بیرون کشید.
- مطمئنی میخوای شانست رو با چنین درخواستی از دست بدی؟
سری به نشونه تایید تکون دادم.
سیگارم رو روشن کرد و فندک رو جایی پایین تخت پرت کرد.
کامی از سیگار گرفتم و دودش رو به آرومی بیرون دادم.
با صدایی که به سختی شنیده میشد گفتم:- تو نمیخوای سیگار بکشی؟
با گیجی بهم نگاه کرد و سری به نشونه تایید تکون داد. خواست سیگاری از توی باکس برداره که باکس رو به سمتی پرت کردم.
کام دیگه ای از سیگار گرفتم. با دست سرش رو پایین کشیدم. سرش رو توی چند سانتی متری صورتم نگهداشتم و دود سیگار رو بین لبهاش فوت کردم.
نگاه بیقرارش رو به چشمهام دوخت.- منو ببوس.
و همین جمله برای شروع اولین هم آغوشی بدون لباس ما کافی بود.
YOU ARE READING
𝐓𝐇𝐄 𝐆𝐎𝐃𝐅𝐀𝐓𝐇𝐄𝐑 𝐒𝟏, 𝟐
Fanfiction• خلاصه: گادفادر مافیا به خاطر علاقهاش به رنگ قرمز، توجهش به پسر رقیبش که به طرز عجیبی همیشه کت بلند قرمز رنگ میپوشه، جلب میشه و تصمیم میگیره باهاش صحبت کنه اما درست چند ساعت بعد اون رو خونآلود جلوی خونه اش پیدا میکنه.... ________________________...