امروز یه دور همی خونه دادستان برگزار میشد
ماشین رو جلوی ورودی نگه داشت و با زدن بوق از نگهبان خواست تا مانع رو برداره
نگهبان از توی کانکس به بیرون نگاه کرد و با دیدن یونگی و خانوادش دکمه رو زد و مانع یواش یواش بالا رفت
یونگی پاش رو روی گاز گذاشت و ماشین وارد محوطه شد
سوهی و یونا از ماشین پیاده شدندادستان به همراه چند نفر زیر آلاچیق توی محوطه نشسته بود
یونا با ذوق به سمتش دوید
[] پاپابزلگ ( بابابزرگ)دادستان یونا رو بوسید
...نوه دوست داشتنی منیونگی به سوهی اشاره کرد تا یونا رو از اونجا ببره
سوهی بعد از احوال پرسی با پدرش ، دست یونا رو گرفت و به داخل ساختمون رفتنیونگی هم کنار پدر زنش توی آلاچیق نشست
_ خب معامله با تگزاس به کجا رسید ؟پدر زنش کلافه جواب داد
... گفتن باید تورو ببینن وگرنه جناسارو نمیفرستنیونگی آرنجش رو روی میز گذاشت و با تیکه گفت
_ حق دارن .. چون اونا فکر میکنن تو یه دادستان فاکی ای که برای جمهوری کره کار میکنه پس نمیتونن بهت اعتماد کننو بعد نیشخندی زد و ادامه داد
_ ولی خبر ندارن که این دادستان یه تاجر مواد مخدره که مثل گرگ توی پوست بره قایم شده !چند نفری که توی جمعشون بودن شروع کردن به خندیدن که با صدای بلند دادستان خنده هاشون قطع شد
... اره اونا نمیدونن من کانگ سونگ هستم کسی که لب تر کنه بند و بساطشون به تاراج میره
یونگی از حرص خوردن کانگ سونگ لذت میبرد
این مرد حتی شیطان رو هم درس میداد
چه جنایت هایی که زیر نقاب دادستان بودنش انجام نداده بود !یکی از افرادی که اونجا بود ، پرسید
... مین یونگی شنیدم قبلا یه کمپانی پورن هاپ داشتی چیشد ؟ راستش من پدوفیلم و علاقه زیادی به بچه های کم سن و سال دارم ، میشه یه چند تا از اون بچه ها رو یه شب قرض بگیرم ؟ البته اینم بگم که جنسیتشون برام مهم نیسیونگی نگاه معنی داری بهش انداخت
_ اون کمپانی رو خیلی وقته واگذار کردممرد با قیافه ای ناامید جواب داد
... حیف شد پول خوبی بهت میدادمیونگی از روی تمسخر خندید
_ پیری من انقدی پول دارم که صد تای تورو بخرم بعدشم صاف هر صد تا ورژنت رو بکنم تو چاه مستراح بدون اینکه فکر کنم چقد پول بابتش دادم
YOU ARE READING
🔞Mind🔞[Yoonmin]
Fanfictionجیمین پسر یتیم دبیرستانی که از سر تفریح برای دیدن فیلم پورن 🔞 وارد یه سایت معروف میشه ... چی میشه اگر بخاطر دخل و خرج زندگیش تصمیم بگیره پورن استار بشه و به اون سایت معروف ایمیل بزنه ؟ +18🔞 Kink🔞 Smut🔞 کاپل اصلی : یونمین نویسنده : دنیا