🔞Mind🔞[Yoonmin]

💦30🔞

با مستنداتی که ارائه داده بود ، قاضی با کمی مکث بلند اعلام کرد

( ... طبق ماده 195 با مستندات ارائه شده ، دادگاه چان هویو را تبرئه میکند ، ختم جلسه )

سپس چکش عدالت رو محکم روی میز کوبید

هیچ کس باور نمی‌کرد متهم ردیف اول پرونده  " چان هویو  " با پرونده سنگینی که داشت بتونه بعد از یک هفته بازداشت آزاد بشه مگر اینکه وکالتش رو به دست وکیل خبره ای بسپاره که حل کردن پرونده های پیچیده قضایی یکی از تفریحاتش بود !

افسری که مسئول پرونده بود دستبند دور مچ چان هویو رو باز کرد

جیمین کیفش رو برداشت و از لا به لای جمعیتی که با تبرئه شدن چان هویو گنگستر محلی سئول به وجه اومده بودن ، عبور کرد

به محض خروجش از دادگاه سیل خبرنگارها با دوربین هاشون به سمت جیمین حمله کردن

جیمین بازم وسط خبرنگار ها گیر افتاده بود که هر کدوم پشت هم سوالای مزخرفی رو میپرسیدن که جیمین هیچ تمایلی به جواب دادنشون نداشت

...شما وکیل چان هویو هستید ؟
... آقای کیم لطفا جواب بدید !
... این پرونده امکان نداشت بسته بشه !!
... چطور ممکنه یه گنگستر تبرئه بشه ؟

جیمین مثل همیشه خبر نگارهارو بی جواب گذاشت

با خروج چان هویو از دادگاه نصف خبرنگارا از دور جیمین متفرق شدن و دوربین هاشون رو روی چان هویو تنظیم کردن که با لبخند کجی که روی لبش بود مچ دستاشو بالا گرفته بود تا به دوربین ها نشون بده که هیچ دستبندی به دستش زده نشده و بلاخره تبرئه شد!

جیمین از اینکه خبرنگار ها حواسشون پرت شده بود استفاده کرد و به سمت ماشین رفت

راننده شخصیش تعظیم کوتاهی کرد و با گفتن جمله "خسته نباشید قربان " در ماشین رو براش باز کرد
جیمین سری تکون داد و توی ماشین نشست

راننده شخصیش ما بین روشن کردن ماشین گفت
... شما واقعا باهوشید پس انتظار کمتر از این رو نداشتم مطمعن بودم مثل همیشه برنده این دادگاه موکل شماست

جیمین لبخند ساختگی ای زد و دوباره به جمعیت جلوی دادگاه خیره شد که هر ثانیه ازشون دور تر میشد

با صدای بوق زدنای معتدد ماشینا شقیقه هاشو فشار داد
+ خفه شید احمقا مگه کورید که ترافیکه

راننده شخصیش شیشه ها رو بالا داد تا صدای بوق کمتر بشه
فایده ای نداشت ده دقیقه بود که وسط ترافیک گیر کرده بودن ، پس کلافه دستش رو به سمت دستگیره ماشین برد و در ماشین رو باز کرد