💦14🔞

2.5K 261 55
                                    

جیمین با کنجکاوی پرسید
+ یعنی دیک فاکیه هیچ کدوم از اونا نتونسته دستیتو بلند کنه ؟
تهیونگ خودش رو روی تخت رها کرد و دستاشو پشت گردنش گذاشت
÷ راستش من یه کراش دارم و اینکه هیچ کدوم از اون یبار مصرفا نتونستن مثل اون باشن...
جیمین به پهلو روی تخت کنار تهیونگ دراز کشید و به تهیونگ خیره شد
+ مگه اون چه طوره ؟
لبخند پهنی روی صورت تهیونگ نشست و به سمت جیمین
چرخید
÷ یه ددی کینک عوضی ! نگاهش قابلیت اینو داره که نفس تمام فناش رو قطع کنه ..
یهو روی تخت نشست و گوشیش رو از روی میز کنار تخت برداشت
توی گوگل رفت و سرچ کرد

* جئون جونگ کوک *

باذوق دونه دونه عکسای جونگ کوک رو به جیمین نشون میداد جیمین هر لحظه بیشتر از قبل درخشش ستاره ها رو توی چشمای تهیونگ حس میکرد با هر کلمه ای که درباره ی جونگ کوک می‌گفت ، مثل پسر بچه ای میشد که توی جمع دوستاش درباره ی کراشش حرف میزنه =)

¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.

باذوق دونه دونه عکسای جونگ کوک رو به جیمین نشون میداد
جیمین هر لحظه بیشتر از قبل درخشش ستاره ها رو توی چشمای تهیونگ حس میکرد
با هر کلمه ای که درباره ی جونگ کوک می‌گفت ، مثل پسر بچه ای میشد که توی جمع دوستاش درباره ی کراشش حرف میزنه =)

÷ جیمیییی اون واقعا خوشگله مگه نه !؟ .. آخرش میمیرم و هیچ وقت موفق نمیشم از نزدیک ببینمش
+ خب چرا نمیری کنسرتش ؟
تهیونگ لباش آویزون شد و با ناراحتی جواب داد
÷ خب راستش من خیلی سعی کردم بلیط کنسرتش رو بگیرم اما همیشه ظرفیت زودتر پر شده بود  ..
جیمین نیشخندی خبیث زد و گفت
+ این دف نمیزارم بست فرندم از کنسرت جا بمونه ولی به یه شرط !
تهیونگ گوشی رو کنار گذاشت و چهار زانو جلوی جیمین نشست و با هیجان گفت
÷ ببین شرطتو‌ نمیخام بشنوم چون بی چک و چونه قبولش میکنم .. برو سر اصل مطلب
+ خب ببین تاریخ کنسرت بعدی کیه ؟ چیزی اعلام کرده کمپانیش؟
تهیونگ ناامید شونه ای بالا انداخت
÷ نمی‌دونم فعلا که خبری نیست ولی پس فردا ایونت کلوین کلاینه و این یعنی جونگ کوک پس فردا اونجاس
جیمین نیم خیز شد و مشتشو با سرعت به سمت جلو فرستاد
+ Yessssss ..
+ آریو ردی فر ایونت ( برای ایونت آماده ای ؟ )

تهیونگ بخاطر این حجم از بی اطلاعاتی جیمین ، لباسی که کنارش پرت شده بود رو توی صورت جیمین کوبید
÷ احمق جان این ایونت مختص به آدمای معروفه نه مایی که سلطون علیِ تو کوچه ام نمیشناسمون ...
جیمین اخم کرد و با لبایی غنچه شده گفت
+ خب برو آیدل شو بعدش میتونی بری ایونت کلوین کلاین
توی این لحظه اگر به تهیونگ تیغ می‌زدی خونش در نمیومد ..
÷ جیمین میشه لطفاً خفه شی ؟ چون دلم نمیخواد تو روزای اول رفاقتمون یه دونه از تخماتو به خاطر لگدی که وسط پات میزنم از دست بدی
از روی تخت بلند شد و مشغول عوض کردن لباسش شد
جیمین شونه ای بالا انداخت و خونسرد جواب داد
+ خودت ضرر کردی ! چون من یه پلن دیگه ام داشتم
تهیونگ کنجکاو با لبخند تاتامایکی به سمت جیمین برگشت
÷ خب پلنت چیه هلو پرزدار ؟
+ عزیزم گفتم یه پلن داشتم یعنی دیگه الان ندارم ! حقیقتش نمیخام تخممو از دست بدم
تهیونگ گریه ای ساختگی کرد و پاهاش رو به زمین کوبید
÷ جیمین بگو دیگه !
جیمین دستشو به نشونه "دهنت رو ببند "روی دهن تهیونگ گذاشت
+ باشه بهت میگم .. میتونیم یواشکی بریم یعنی یواشکی وارد ایونت بشیم
تهیونگ پوفی کشید و کلافه جیمین رو کنار زد و ادکلن شیرین و محبوبش رو از روی میز برداشت
و شروع کرد باهاش دوش گرفتن

🔞Mind🔞[Yoonmin]Donde viven las historias. Descúbrelo ahora