یک ماهی از اینکه جسد تکهتکه شده میا رو ته دره انداخته بود میگذشت ، خبری از استاکرها نبود و این نشون میداد که یونگی بلاخره تونسته بود زندگیش رو از وجودشون پاکسازی کنه
دیگه هیچ استاکری اطرافشون پرسه نمیزد و حالا با خیال راحت میتونست به زندگیه سیاه و سفیدش ادامه بده
هر چند وجود دختر کوچولوش باعث میشد ، این زندگی
سیاه و سفید کمی رنگ به خودش بگیرهبارون شدیدی می بارید و قطره های بارون شلاق وار
به صورت یونگی میکوبیدنهمین باعث شده بود تا کسی متوجه اشک ریختن هاش نشه
تمام لباس و موهاش غرق در آب بارون بود ، شاید بارون سعی داشت روح آسیب دیده ی یونگی رو بشوره و با خودش ببره
بالای قبر سوهی ایستاده بود و شاخه گل رزی توی دستش بود
خم شد و مقابل قبر زانو زد ، گل توی دستش رو روی سنگ قبر گذاشتیونا از قبر فاصله گرفت و به سمت یونگی رفت
بدن نحیف و ریزه میزه اش رو زیر کت یونگی پنهان کرد
دستی به صورت پدرش کشید و موهای خیسش رو که قطره های بارون ازشون چکه میکرد بالا داد
[] پاپا گیه نتون هنوز منو دالی ( بابا گریه نکن ، هنوز منو داری )یونگی چشمای سرخ از اشکش رو به یونا داد و لبخند
بی جونی زد
_ بابایی گریه نمیکنه اینا قطره های بارونهیونا با دماغ قرمز شده که حاکی از سرد بودن هوا بود به قبر مادرش خیره شد
[] پاپا ، مامانی هفت لوزه اینجا خوافیده پس کی بیدال میشه ؟ ( بابا ، مامانی هفت روز اینجا خوابیده پس کی بیدار میشه ؟ )یونگی با پشت دست ، اشک های مزاحمش رو کنار زد و با حالت غمگینی گفت
_ مامانی دیگه بیدار نمیشه ، اما گفت همیشه مراقبتهیونا با چونه لرزون نگاهش رو از سنگ قبر به قاب عکس سوهی که روی صلیب بالای قبر نصب شده بود ، داد
[] ولی من دلم بلاش تنگ شده ( ولی من دلم براش تنگ شده )
أنت تقرأ
🔞Mind🔞[Yoonmin]
أدب الهواةجیمین پسری یتیم و دبیرستانی که از سر تفریح برای دیدن فیلم پورن 🔞 وارد یه سایت معروف میشه ... چی میشه اگر بخاطر دخل و خرج زندگیش تصمیم بگیره پورن استار بشه و به اون سایت معروف ایمیل بزنه ؟ +18🔞 Kink🔞 Smut🔞 کاپل اصلی : یونمین نویسنده : دنیا