💦25🔞

2.1K 218 187
                                    

از سردیه تیزی ای که روی گردنش قرار گرفته بود به خودش لرزید
مردی که تیزی رو بدست داشت ، ضربه ای به پشت پای تهیونگ زد و باعث شد با زانو روی زمین بیفته

و بعد با لهجه آمریکایی گفت
hey damn Give me money or I will kill you

تهیونگ زبان انگلیسیش به طرز وحشتناکی بد بود
طوری که کل مسیر از مترجم استفاده کرده بود
حالا هم که گیر چند آدم روانی و جانی افتاده بود ...

تنها جمله ای که توی اون لحظه تونست بگه این بود
÷ I don't understand I'm from Korea
( من متوجه نمیشم ، من اهل کره جنوبی ام )

بعد از اتمام جمله تهیونگ ، اون مردای گنده بک شروع به خندیدن کردن
انگار تهیونگ رو مسخره میکردن و جمله های نامفهومی با لحجه آمریکایی میگفتن
تهیونگ با ترس به اطرافش نگاه میکرد تا شاید کسی پیدا بشه که کمکش کنه اما توی اون ساعت حتی مگس هم پر نمی‌زد !
یکی از مرد ها که زخم بزرگی کنار چشمش بود و هیکلش از همه درشت تر بود به سمتش اومد و موهای تهیونگ رو توی مشتش گرفت
توی چشمای ترسیده تهیونگ زل زد

با همون نیشخند مسخره ای که گوشه لبش بود گفت
I want to kill you

تهیونگ از ترس چشماشو بست
اما با صدای تیکاف کشیدن یه ماشین چشماشو باز کرد
یه نفر که به نظر می‌رسید مثل تهیونگ کره ای بود از ماشین به همراه قفل فرمون بزرگی که توی دستش بود پیاده شد و به سمت افرادی که تهیونگ رو دوره کرده بودن دوید
اون ها به محض دیدن مرد ، تهیونگ رو رها کردن و از اونجا سریعا دور شدن
تهیونگ حسابی شوکه شده بود و گریه میکرد
مرد کره ای دستش رو به سمت تهیونگ دراز کرد
/ بلند شو
تهیونگ به کمک مرد از جاش بلند شد
با صدای لرزونش گفت
÷ ممنونم آقا .. نمی‌دونم اگر شما نبودین چه بلایی سرم میومد
مرد با تعجب پرسید
/ واقعا چی پیش خودت فکر کردی ؟ فکر کردی سوپرمنی چیزی هستی که این وقت شب تنهایی تو کوچه پس کوچه های نیویورک می‌چرخی ؟ می‌دونی شبی چند نفرو اینجا خفت میکنن ؟
تهیونگ با پشت دست اشکاشو پاک کرد
÷ من برای کنسرت اومده بودم میشه منو برسونید فرودگاه
مرد تهیونگ رو به سمت ماشین هدایت کرد
/سوار شو
.
.
تهیونگ در طول مسیر فقط از پنجره به بیرون نگاه میکرد
بی خبر از اینکه مرد بغل دستش فقط در حال آنالیز کردن چهره ی تهیونگ بود
تهیونگ زیادی خوش قیافه بود ...
اون دقیقا مثل یه شخصیت انیمه ای بود با این تفاوت‌ که توی دنیای واقعی زندگی میکرد
چیزی که مرد توی صورت تهیونگ میدید فقط پول بود شهرت
مرد رو به تهیونگ گفت
/ تو واقعا خوش قیافه ای پسر
تهیونگ خنده کوتاهی کرد و مشغول بازی کردن با انگشتاش شد
مرد متقابلا خندید و در حالی که فرمون رو میپیچوند گفت
/ تو حتی خنده هاتم صدای شمردن دلار میده
تهیونگ اصلا متوجه منظور مرد نمیشد و با خودش فکر میکرد مگه میشه یه نفر خنده هاش صدای شمردن دلار بده ؟!
خب البته تهیونگ حق داشت چون نمیدونست دقیقا کنار چه کسی نشسته ، اگر میفهمید قطعا بال در میورد
با رسیدن جلوی فرودگاه از ماشین پیاده شد و برای بار آخر تشکر کرد
÷ ممنونم که نجاتم دادی
مرد خنده ای کرد و کارتی از توی داشبورد ماشین بیرون آورد و به سمت تهیونگ گرفت
/ اگر میخوای لطفمو جبران کنی بیا به این آدرس
تهیونگ کارت رو گرفت و نگاهی بهش انداخت
÷ کمپانی MJ ؟
مرد جواب داد
/ من رییس کمپانی MJ هستم ، وانگ سوبین
با شنیدن اسم " وانگ سوبین " شک تهیونگ به یقین تبدیل شد
درسته ! این دقیقا کمپانیه جونگ کوک بود
÷ ش..شما ....
وانگ سوبین که دید تهیونگ حسابی از دیدنش شوکه شده ، حرفش رو قطع کرد و گفت
/ اره من همونم که فکر می‌کنی ، پس برای جبران لطفم میتونی بیای به کمپانی و ادیشن بدی
تهیونگ اصلا باورش نمیشد
÷ م..من؟ یعنی میتونم بیام؟؟؟
وانگ سوبین دوباره تهیونگ رو بر انداز کرد وجواب داد
/ من استاد کشف استعداد های پنهان شده ام پس اگر انتخابت کردم به این معنیه که آینده پرباری رو برات میبینم ...
تهیونگ همچنان با نیش باز به کارت توی دستش نگاه میکرد
/ راستی اسمت چی بود ؟
تهیونگ بدون اینکه نگاهش رو از کارت بگیره جواب داد
÷ کیم تهیونگ
وانگ سوبین که تا بحال لبخند زده بود ناگهان جدی و شد گفت
/ ببین کیم تهیونگ من قرار بود این فرصت رو به یه نفر دیگه بدم اما مثل اینکه دیدن امشب ما اتفاقی نبود
تهیونگ به نشونه تشکر تعظیم کوتاهی کرد
÷ ممنونم آقای وانگ ، تمام تلاش خودمو میکنم
وانگ سوبین لبخندی از سر رضایت زد
/ از همون لحظه که دیدمت فهمیدم این چهره نمیتونه متعلق به یه آدم عادی باشه ، پشت این چهره فقط پول و شهرت نشسته
.
.
.
جلوی آیینه ایستاد و از استایل خودش عکسی گرفت و توی صفحه اینستاگرامش با کپشنه ( امروز با دوستام میرم بیرون ) منتشر کرد

🔞Mind🔞[Yoonmin]Donde viven las historias. Descúbrelo ahora