روز ها اسلاید وار سپری میشدن و هیچ ایده ای برای نزدیک شدن به جیمین نداشت ، حتی نتونسته بود بابت تمام زحماتی که برای آزادیش کشیده بود ، ازش تشکر کنه !
به لطف جیمین حالا یک زندگی نرمال و یکنواخت داشت
گروه مافیاییش بعد از دستگیر شدنش منحل شده بود و اطرافش خبری از اسلحه و کارهای غیر قانونی نبودانگار جیمین صفحه زندگیش رو رفرش کرده بود و حالا روز های جدیدی در اون صفحه براش رقم میخورد
روز های جدیدی که به مزخرف ترین حالت ممکن تکراری و یکنواخت بود اما از نظر یونگی بهترین روزهایی بودن که بعد از طوفان سهمگین زندگیش ، میتونست پشت سر بزارهچند وقتی میشد که حمله عصبی پنیک به سراغش نمی اومد و تصمیم گرفته بود مصرف داروهاش رو قطع کنه
دیروز یونا رو توی مهدکودک ثبت نام کرد تا بلاخره بتونه مثل هم سالای خودش وقت بگذرونه
کتابی که جلوش بود بست و دست از مطالعه کشید
چشماش سوزش عجیبی رو احساس میکرد اما عمدتا سوزش چشماش کمتر از سوزش قلبش بود
قلبی که خواستار حضور جیمین توی خونه سوت و کورش بود ، خواستار نوازش موهایی که شیش سال از نوازش کردنشون میگذشتحتی اگر جیمین هیچ وقت بهش برنمیگشت ، حاضر بود سالهای باقی مونده زندگیش رو با یاد روزهای خوشی که باهم داشتن سپری کنه
از فکر کردن دست کشید و بلند شد
لباساش رو تعویض کرد و سوییچ ماشینش رو برداشت تا برای آوردن یونا به مهد کودک برهبعد از پیمودن مسیر ماشین رو توی محله گانگنام رو به روی
مهد کودک " رنگین کمون " نگه داشتدستش رو به سمت دستگیره در برد و به محض اینکه میخواست از ماشین پیاده بشه از دیدن صحنه مقابلش ، دستش روی دستگیره ثابت موند
شخصی که پشتش به یونگی بود ، جلوی یونا زانو زده بود و از لبخندی که یونا روی لباش بود میتونست متوجه بشه که مکالمه خوبی باهم دارن
درسته که پشتش به یونگی بود اما مگه میشد این آدم رو نشناسه ؟
حتی اگر صد متر دورتر هم بود ، میتونست از پشت بشناستش چون اون آدم جیمین بود !
جیمین از جلوی پای یونا بلند شد و بوسه ای روی سرش گذاشت
دستش رو گرفت و به سمت ماشینش برددر ماشین رو باز کرد و عروسک خرسی بزرگی که تقریبا از یونا گنده تر بود بیرون آورد و توی بغل یونا داد
یونا با ذوق خرس رو بغل کرد و سعی کرد تعادلش رو برای ایستادن حفظ کنه
نمیدونست چه حرفی بین یونا و جیمین رد و بدل میشد که جیمین انقد بلند بلند میخندید
YOU ARE READING
🔞Mind🔞[Yoonmin]
Fanfictionجیمین پسری یتیم و دبیرستانی که از سر تفریح برای دیدن فیلم پورن 🔞 وارد یه سایت معروف میشه ... چی میشه اگر بخاطر دخل و خرج زندگیش تصمیم بگیره پورن استار بشه و به اون سایت معروف ایمیل بزنه ؟ +18🔞 Kink🔞 Smut🔞 کاپل اصلی : یونمین نویسنده : دنیا