با هر ضربه ای که توی رزی میکوبید بیشتر به ارضا شدن نزدیک میشد
سریعا دیکش رو بیرون کشید و کام سفید رنگش رو روی شکم رزی خالی کرد
بدن خیس از عرقش رو کنار رزی روی تخت انداخت
چشماشو بست ...حدود نیم ساعتی از سکس شون گذشته بود و همچنان روی تخت دراز کشیده بودن
جیمین کم کم به هوشیاری نزدیک میشد ...
چکار کرده بود ؟
بعد از این همه سال گی بودن ، بند و بساط استریت راه انداخته بود ؟ اونم با صمیمی ترین رفیقش !
باصدای رزی چشماشو باز کرد
«» جیمین یعنی الان ما ..جیمین عصبی سر جاش نشست و سرش رو بین دستاش گرفت
+ رزی ساکت شو ، مغزم کار نمیکنه .. من چه غلطی باهات کردم !؟از جاش بلند شد و لباسای رزی رو به سمتش پرت کرد
+ سریع بپوش ! یه کلمه راجع به امشب با احدی حرف نمیزنیرزی با بغض سرش رو پایین انداخت و به لباساش خیره شد هر چند بیشتر سعی داشت تا چشمای پر از اشکش رو از جیمین قایم کنه !
.
.
.با قدمایی بلند به سمت زیر زمین رفت
لگدی به در متروکه زیر زمین زد که باعث شد در با صدای وحشتناکی باز شه
جلوی مرد خم شد و به صورت ورم کرده و خونیش خیره شد
_ شنیدم که حرف نمیزنی دزد ناموساز پشت لباسش گرفت و روی صندلی نشوندش
به سمت یکی از افرادش برگشت و گفت
_ ببندینش میخوام مادرشو بیارم جلوی چشماشافراد یونگی سریعا مرد رو به صندلی بستن و دستاش رو روی دسته صندلی با کابل سیم گیر انداختن
یونگی نیم نگاهی به میزی انداخت که انواع و اقسام چاقو ها و وسایل شکنجه روش چیده شده بود
YOU ARE READING
🔞Mind🔞[Yoonmin]
Fanfictionجیمین پسری یتیم و دبیرستانی که از سر تفریح برای دیدن فیلم پورن 🔞 وارد یه سایت معروف میشه ... چی میشه اگر بخاطر دخل و خرج زندگیش تصمیم بگیره پورن استار بشه و به اون سایت معروف ایمیل بزنه ؟ +18🔞 Kink🔞 Smut🔞 کاپل اصلی : یونمین نویسنده : دنیا