[] پاپا ( بابا )
یونا با موهای خرگوشیش به سمت یونگی دوید
یونگی روی زمین زانو زد و با رسیدن یونا اون رو در پناهگاه آغوشش جا داد
طوری یونا رو محکم توی بغلش گرفته بود که اگر کسی میدید ، فکر میکرد سالهاست از دخترش دور بوده
بوسه ای روی موهای خوش بوی یونا زد و با دست سرش رو روی قفسه سینش فشار داد
احساس میکرد روح ناقصش حالا با در آغوش گرفتن دختر کوچولوش کامل شده
یونا دستاشو دور گردن یونگی حلقه کرده بود و سفت بهش چسبیده بود
[] پاپا دلم بلات تنگ شده بود ( بابا دلم برات تنگ شده بود )یونگی ، یونا رو از خودش جدا کرد و صورتش رو بین دستای کشیدش قاب کرد
_ آخ قربون پاپایی گفتنت بشم من ، قلبه بابانامجین که چند قدم دور تر ایستاده بودن حسابی از دیدن این صحنه احساساتی شدن
یونا سرش رو به سمت جیمین که در حال بستن کیف سامسونتش بود ، برگردوند و با ذوق پرسید
[] عمو چیمین حالا که تونستدی پاپامو بلگلدونی ، میتونی مامانی رو هم بلگلدونی ؟ ( عمو جیمین حالا که تونستی بابامو برگردونی ، میتونی مامانی رو هم برگردونی ؟ )یونگی رد غم آلود نگاهش رو به جیمین داد ، چهره جیمین هیچ حسی درونش نهفته نبود و تنها با لبخند ساختگی ای ، سری به نشونه نه تکون داد و از اتاق دادگاه بیرون رفت
یونگی ، یونا رو به سمت نامجین هدایت کرد و با عجله گفت
_ میشه فقط چند لحظه نگهش دارید ؟ زود برمیگردمجین که متوجه شده بود قصد یونگی چیه با تشر گفت
~ هر فکری توی سرت داری بریز دور ، اگر ببینم دستت به پسرم بخوره ، تمام موهای سرتو میکنم مین یونگینامجون مثل همیشه منطقی وسط بحث کردن جین پرید
و شمرده گفت
^^ عزیزم جیمین دیگه بچه نیست لطفاً اجازه بده خودش
تصمیم بگیرهجین با حرف نامجون از کوره در رفت
~ نامجون لطفا دخالت نکن ! من میدونم این مردک منحرف هنوزم دنبال جیمینه و میخواد باهاش بخوابه .. ولی من اون انگشتاشو خورد میکنم اگر حتی نوکشون به جیمینم بخورهنامجون نیم نگاهی به صورت شرمنده و خجالت زده یونگی انداخت
^^ بس کن ! اصلا حواست هست بچه اینجاسیونا با کنجکاوی پرسید
[] پاپا میخواد با عمو چیمی بخافه؟ ( بابا میخواد با عمو جیمین بخوابه ؟)
YOU ARE READING
🔞Mind🔞[Yoonmin]
Fanfictionجیمین پسری یتیم و دبیرستانی که از سر تفریح برای دیدن فیلم پورن 🔞 وارد یه سایت معروف میشه ... چی میشه اگر بخاطر دخل و خرج زندگیش تصمیم بگیره پورن استار بشه و به اون سایت معروف ایمیل بزنه ؟ +18🔞 Kink🔞 Smut🔞 کاپل اصلی : یونمین نویسنده : دنیا