جونگکوک سرش رو عقب برد و بار دیگه از ته دل ناله کرد
+آهه...این دهن لعنتیت...خیلی وقت بود منتظرش بودم.
جیمین از اینکه باعث لذت بردن پسر بود، احساس رضایت میکرد.
دست راستش رو بالا آورد و انتهای عضو جونگکوک رو آروم فشرد و بعد شروع به مالیدن رگ زیر عضو پسر کرد.
جونگکوک آه طولانی ای کشید و چشم هاشو بست. توی خلسه ای از لذت که پسر پرستیدنی زیرش برای ایجاد کرده بود فرو رفته بود.
جیمین با کمک دستش عضو کوک رو بیشتر داخل دهنش برد و سعی کرد گگ رفلکسش رو نادیده بگیره و عضو پسر رو تا آخر فرو ببره.
بعد از چندبار تلاش و عق زدن های پی در پی بالاخره آلت جونگکوک تا انتها داخل دهن جیمین بود.
جونگکوک یکی از دست هاش رو داخل موهای نرم جیمین برد و سرش رو یکم بالا آورد
+هیونگ اینجوری که لب هات رو دور دیکم حلقه کردی خیلی خوشگلی...لعنت...تمام عضوم رو توی اون حفره ی بی نظیر دهنت جا دادی؟
جیمین با بالا اومدن سرش، به چشم های کوک خیره شد و با کشیدن زبونش به زیر آلت کوک اون رو به آرومی از دهنش بیرون آورد تا یکم نفس بکشه...اما به تحریک پسر با حرکت دست هاش ادامه داد
-من...خوبم کوکی...؟ اینجوری که برات ساک میزنم رو...دوست داری؟
بریده بریده زمزمه کرد
چشم های جونگکوک تاریک شده بود
+با این پاستیل های خوردنیت هرجوری که ساک بزنی بهترینه.
از شونه های جیمین گرفت و اون رو بلند کرد. بی طاقت به لب های پسر که خیس از پریکام خودش بودن نگاهی انداخت و لب هاشون رو بهم چسبوند.
آتیش شهوتش جیمین رو هم میسوزوند. به حدی محکم لب های جیمینی که هنوز نفسش جا نیومده بود رو می مکید که سینه ی پسر از بی اکسیژنی میسوخت.
لیس آخر رو به لب پایین جیمین زد و صورتش رو جدا کرد. دست هاش دور گلوی جیمین محکم شدن و اون رو دوباره به روی زانوهاش هدایت کرد اما فشار چندانی به گردن سفید پسر نیاورد
+کارتو ادامه بده هیونگ...با اون دهن داغ لعنتیت به کوکی کوچولو لذت بده.
جیمین با شیطنت زبونش رو بیرون آورد و لیس های کوچیکی به کلاهک عضو پسر زد
-تو شاید کوکی کوچولو باشی ولی این مستر جئونه.
جونگکوک تو گلو خندید
+مستر جئون؟ این اسمیه که روی دیکم میذاری؟

ESTÁS LEYENDO
I feel blue
Romanceکاپل: کوکمین {خلاصه}: جونگکوک یه آیدل موفقه که مثل یه ماه توی شبای تاریک جیمین تابید و زندگی پوچش رو تغییر داد. و جیمین جونگکوک رو مثل یه بت پرستید. شانس به جیمین رو میکنه و اون میکاپ آرتیست کمپانی جونگکوک میشه. اما برای جیمین دیدن جونگکوک از دور ک...